متن ترانه

عصرای پاییزی راس همون ساعت من منتظر هستم روی همون نیمکت
اون نیمکتی که جاش پشته درختا بود بارونو حس میکرد نزدیک دریا بود

کاشکی تو آغوشت جایی برام داشتی کاشکی سرم رو باز رو شونه میذاشتی
رفتی به سمتی که از شهر من راه نیست جغرافیای تو توو نقشه پیدا نیست

کاشکی تو آغوشت جایی برام داشتی کاشکی سرم رو باز رو شونه میذاشتی
رفتی به سمتی که از شهر من راه نیست جغرافیای تو توو نقشه پیدا نیست

تو از شکستنها چیزی نمیدونی تو طرح معصوم تکرار بارونی
من بی تو میسوزم غمگینه لبخندم با یاد تصویرت پلکامو میبندم

تو از شکستنها چیزی نمیدونی تو طرح معصوم تکرار بارونی
موهای تو داره باد رو تکون میده اینجا یه مردی هست که بی تو جون میده , جون میده

کاشکی تو آغوشت جایی برام داشتی کاشکی سرم رو باز رو شونه میذاشتی
رفتی به سمتی که از شهر من راه نیست جغرافیای تو توو نقشه پیدا نیست

کاشکی تو آغوشت جایی برام داشتی کاشکی سرم رو باز رو شونه میذاشتی
رفتی به سمتی که از شهر من راه نیست جغرافیای تو توو نقشه پیدا نیست

افشین آذری پاییز