دیوید دوکاونی

دیوید دوکاونی : دوست دارم آلبوم دهه هفتادی صدا بدهد

29 بهمن 1396 9:17 ق.ظ مصاحبه های اختصاصی

به گزارش اخبار موسیقی واوموزیک امروز، ۹ فوریه ۲۰۱۸، روز انتشار آلبوم Every Third Thought، دومین آلبوم دیوید دوکاونی ، بازیگر و موزیسین [امریکایی] است.
دیوید دوکاونی با اینکه این آلبوم را سال گذشته ضبط کرد
برای انتشار آن دست نگه‌داشت تا از برنامه‌های دیگرش مثل فیلم‌برداری فصل جدیدی از سریال The X-Files،
بازی در یکی از اپیزودهای سریال توئین پیکز، ساختۀ دیوید لینچ و نوشتن سومین رمانش فارغ شود.

دیوید دوکاونی چند سالی است موسیقی را به‌شکل جدی دنبال می‌کند
و اولین آلبومش به‌نام Hell or Highwater را در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده است.
ظاهرا موسیقی برای او تجربۀ دوبارۀ بلوغ و نوجوانی است و او با گروهش از بازخوانی آغاز کرده است…
اما کارهای او نه تنها بچه‌گانه نیست بلکه پر است از دغدغه‌ها و شخصیت‌هایی که توسط مردی پنجاه ساله ساخته شده است.
او در این گفتگو دربارۀ ساخت موسیقی‌متن برای فیلم خودش و کارهای تلویزیونی،
پیدا کردنِ اعتماد به نفس در خواندن و احساسش نسبت به اینکه مرلین منسون عاشق یکی از شخصیت‌های اوست صحبت می‌کند.

آل‌میوزیک: انتشار آلبومتان را تبریک می‌گوییم. توقع شما از بازخورد این کار چه بود و در نهایت چه شد؟

دیوید دوکاونی : اولی [آلبوم اول] مثل یک اتاق تاریک بود که باید داخل آن می‌شدم و دری را که آنسوی اتاق بود پیدا می‌کردم.
این کار تجربه کاملا جدیدی بود و از آنجا که چنین تجربه‌ای را داشتم
توانستم کار را مبتنی بر همکاری بیشتر پیش ببرم و روی آثار با کمک دیگران کار کنم
درحالیکه در آلبوم قبلی وقتی به «آنها» رسیدم کار را تکمیل کرده بودم.
این بار توانستم سه چهارم کار را انجام بدهم و بعد با هم روی آن کار کنیم و سایرین چیزهایی به پروژه اضافه کردند
که اگر تنها بودم هرگز به آنها نمی‌رسیدم.
چیزهایی که خیلی برایم عزیز بود. من واقعا به آنها اعتماد داشتم.
من طعم نسل قبل را به آلبوم آوردم
به هرحال من با موسیقی اواخر دهه شصت و اوایل هفتاد بزرگ شدم و کسانی که با آنها کار می‌کردم بیشتر ایده‌های معاصر داشتند.

حتما با گیتاریستم بحثم می‌شود.
چون تازگی یک تاک‌باکس خریدم مثل چیزی که فرمپتون استفاده می‌کرد.
همه فکر می‌کنند خیلی سبک است اما من صدایش را دوست دارم هیچ چیز بدی نیست به نظرم.
بنابراین امیدواریم موفق شویم. من دوست دارم صداهای دهه هفتاد را به کارم بیاورم حتی اگه سطحی به نظر برسد…

آیا زمانی که سر صحنه فیلم‌برداری هستید استرس بیشتری دارید یا ضبط موسیقی؟

در آلبوم اول هنگام خواندن استرس داشتم اما این‌بار فکر نکنم.
می‌دانی، شما آنجا میمانی تا چیزی که دوست داری را بدست بیاوری و من هم به همین کار ادامه خواهم داد.
من فکر نمی‌کنم که قرار است صدایم همیشه به لحاظ نت‌خوانی درست و عالی باشد
و زمان‌هایی که قسمت یا قطعه مشخصی را خراب می‌کنم شرمنده می‌شوم
بنابراین فکر می‌کنم این مسئله را پشت سر گذاشته‌ام.
و درباره اجرای زنده؛ اوایل ترس اشتباه خواندن نت‌ها را داشتم اما به هرحال این اتفاق می‌افتد.
آدم قسمت‌هایی را خراب می‌کند و اجرای زنده همین است.
معمولا استرسی بابت این جریان ندارم. در هفته‌های گذشته ما چند اجرا داشتیم که صبح بود
و باید ۵ صبح بیدار می‌شیدم و تا ساعت ۷ اجرا می‌کردیم.
این برایم کمی نگران‌کننده و دشوار بود.

در ترانه‌ها دوست دارید بیشتر داستان تعریف کنید یا احساسات و ایده‌هایتان را با مخاطب به اشتراک بگذارید؟

من هروقت که چیزی نوشتم همانی بوده که برایم جذابیت داشته
و به آن فکر می‌کردم اما نمی‌توانم همه را زیر یک سقف قرار دهم.
فقط اینکه ترانه‌های من همان چیزی است که هنگام نوشتن‌شان احساس می‌کردم دوست دارم بیان شوند.
آلبوم من یک کانسپت آلبوم یا آلبوم تماتیک نیست
و حالا که به هر کدام از قطعات فکر می‌کنم هر کدام برایم شبیه یک شخصیت است
و به ترانه‌ها از زاویه دید شخص متفاوتی نگاه می‌کنم،
ترانه‌هایی که توسط شخصیتی که من آن را بازی می‌کنم خوانده می‌شود، شخصیتی که آن ترانه را آن روز نوشته است آن کسی که دیگر من نیست.

آیا او شبیه شخصیت «Last First Time» همه چیزهایی که می‌گوید تحت تاثیر روابط عاشقانه‌اش است
یا فقط اینکه به عشق جدیدی که دارد برایش شکل می‌گیرد نگاه مثبتی دارد؟
[درباره ترانه قطعه‌ای به همین نام از آلبوم صحبت می‌کنند]

فکر می‌کنم هردو. این آهنگ برای من عاشقانه‌ترین قطعه ممکن برای یک مرد ۵۰ ساله است.
اخیرا در مراسم عروسی کسی بودم مهمان‌ها اکثرا هم سن و سال من بودند و مهمانی برای من شبیه دیزنی لند بود.
آنها طوری صحبت می‌کردند که انگار دارند درباره داستان‌های دیزنی حرف می‌زنند و برای من خیلی عجیب بود.
آدم وقتی به سن و سال خاصی می‌رسد باید نسخه دیگری از عشق داشته باشد.

مرلین منسون از طرفداران جدی سریال کالیفورنیکیشن است
و آنقدر شخصیت شما را در آن سریال دوست دارد که اسم هنک مودی را به عنوان اسم مستعار استفاده کرده.
وقتی بالاخره سر صحنه این سریال حضور پیدا کرد چطور بود؟

من می‌دانستم که او از طرفداران سریال است چون با تام کاپانوس در ارتباط بود
و تام هم از طرفداران جدی موسیقی است و هروقت کسی از دنیای موسیقی وارد می‌شود حسابی خوشحالش می‌کند.
مودی در واقع ایده رویایی تام بود، دنیایی که در آن با نویسنده‌ها شبیه ستاره‌های راک برخورد می‌کنند.
مودی چنین شخصیتی بود. او خودش یک نویسنده است
و انگار رویایش این است که «چه می‌شد اگر نویسنده‌ها اندازۀ ستاره‌های راک برای مردم جذاب بودند؟»
این ایده اولیه او در شکل گرفتن کالیفورنیکیشن بود.
من می‌دانستم منسون این سریال را دوست دارد و تام به من گفته که او این اسم را وقتی سفر می‌کرده در هتل‌ها استفاده کرده است.
کارکردن با منسون لذت محض بود. او به وضوح شخصیت بی‌نظیری است و بسیار باهوش است. از بودن کنارش واقعا لذت می‌برم.

آیا زمان‌هایی که فیلم یا سریال کارگردانی کرده‌اید کنارهم قرار دادن قطعات برای موسیقی متن برایتان لذت خاصی داشته؟

من از انتخاب موسیقی متن برای House of D بسیار لذت بردم.
از «هارمونی» التون جان و قطعاتی از استیو واندر، جیمز گنگ و ون موریسون استفاده می‌کردم.
من و تام همیشه درباره اینکه قطعه درست را از آثار التون جان برای کالیفورنیکیشن انتخاب کنیم صحبت می‌کردیم.
فکر کنم یک بار قطعه High Flying Bird را که یکی از قطعات محبوب من از التون جان است استفاده کردیم.

درباره مواقعی که حق انتخاب با شما نبود چه احساسی داشتید آیا هیچ‌وقت به شکل مثبتی غافلگیر شدید؟

آخرین چیزی که کارگردانی کردم اپیزودی از سریال Aquarius بود و نهایتا از قطعه Spirit in the Sky اثر نورمن گرین‌بام در انتهای آن استفاده شد.
می‌دانم که این قطعه در موسیقی‌متن‌های زیادی استفاده شده است.
قطعه زیبایی است و ترانه فوق‌العاده‌ای دارد به هرحال به نظرم آمد که برای آن اپیزود خیلی مناسب است.
البته من انتخاب کننده هیچ‌کدام از قطعات این سریال نبودم اما وقتی این قطعه انتخاب شد خیلی راضی بودم.
برای این سریال قعطات بسیار درخشانی از دهه ۶۰ انتخاب شد.
آثار بسیاری را نشنیده بودم. فقط در یکی از ایپزودهای X-File که هفته پیش پخش شد
از قطعه «ترس بهترین دوست آدم است» از جان کیل استفاده شد و به نظرم این قطعه برای سریال عالی بود و فوق‌العاده از آب درآمد.

علی لهراسبی بارون میزنه