اشتراک با دوستان

متن ترانه

بخون، بخون ترانه خون ترانه رو ترانه کن
صدا رو سفره غزل دلا رو دلبرانه کن
قلب تو بی پرنده نیس حرف تو بی طعم عسل
سکوتو صبح خنده کن صدا رو سفره غزل
بخون بخون ترانه خون دلا رو همترانه کن
روزا رو آفتابی ترین شبا رو شاعرانه کن
با تو برای هر نفس میشه غزل غزل نوشت
تلخی چشید و با تو از مزمزه عسل نوشت
از تو به آینه میشه رفت با تو به قصه میشه موند
میشه همآواز تو از ترانه شد ،ترانه خوند
با تو همیشه وقتِ دل وقت نفس کشیدنه
وقت ستاره، وقتِ گل وقت ترانه چیدنه
وقتشه با تو وقتشه شعله شدن ،به شب زدن
بسه گلایه،بسه غم بسه سکوتو لب زدن
بخون، بخون ترانه خون دلا رو همترانه کن
روزا رو آفتابی ترین شبا رو شاعرانه کن

مانی رهنما ترانه خون