اشتراک با دوستان

متن ترانه

دم از رفاقت زد و حرفاشو زد و رفت از پیشم نموند پیشم
چی شد هوایی شد و رفت که واسش یه دوست معمولی شم نموند پیشم
اون خودش زنگ می زنه یه روزی تو همین روزا بهم سر می زنه
آخه خودش میدونه که هنوز تو دلمه هنوز عشق منه
خودش زنگ می زنه یه روزی تو همین روزا بهم سر می زنه
آخه خودش میدونه که هنوز تو دلمه هنوز عشق منه
میگن بهم فکر میکنه باز عکسامو چک میکنه هنوز منو دوس داره حتما
آره میگن یکم ریخته بهم اونم نمیکنه ازم با اینکه حتی دوره از من
اون خودش زنگ می زنه یه روزی تو همین روزا بهم سر می زنه
آخه خودش میدونه که هنوز تو دلمه هنوز عشق منه
خودش زنگ می زنه یه روزی تو همین روزا بهم سر می زنه
آخه خودش میدونه که هنوز تو دلمه هنوز عشق منه

آصف آریا خودش زنگ میزنه