اهورا ایمان: قرار بود تمام اشعار پروژه «سی» را من بنویسم

23 شهریور 1396 9:06 ق.ظ گزارش ها

قطعه «خوب شد» با صدای «همایون شجریان» و موسیقی «سهراب پورناظری» یکی از آثار جدید این خواننده سرشناس است که در کنسرت – نمایش «سی» برای اولین‌بار اجرا شده است. این قطعه اولین همکاری «اهورا ایمان» با همایون شجریان است که طی روزهای اخیر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و نسخه‌های ضبط شده از اجرای زنده آن در فضای مجازی دست به دست می‌شود. البته همکاری همایون شجریان و اهورا ایمان به همین یک قطعه خلاصه نمی‌شود و قطعه آغاز در نمایش سی هم تولید این دو هنرمند است. در آینده هم قرار است قطعات بیشتری با صدای همایون شجریان و ترانه اهورا ایمان منتشر شود.

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک برای اطلاع از جزئیات این همکاری دقایقی با اهورا ایمان هم‌کلام شدیم و این ترانه‌سرا و خواننده علاوه بر ذکر توضیحات، دیدگاه جالبی درباره برخی انتقادات نسبت به همایون شجریان داشت.

*همکاری شما با «همایون شجریان» از کجا شکل گرفت؟

قرار بود تمام اشعار پروژه «سی» را من بنویسم اما زمان کم آوردیم. چون یک ماه قبل از پروژه سی کارمان را شروع کردیم. به دلیل اینکه خانم «نغمه ثمینی»، نویسنده پروژه سی، در سفر بودند و باید تا آمدن ایشان صبر می‌کردند ولی ما یک ماه قبل کار نوشتن اشعار را آغاز کردیم. اضافه‌شدن بازیگران جدید و تمرکز بر روی اتفاقات بصری، زمان را برای ساخت قطعات جدید کمتر شد. قرار بود قطعاتی با موضوع ایران برای این نمایش بنویسم اما زمان اجازه نداد. در نهایت تصمیم بر این شد بیشتر از سایر قطعاتی که حاصل همکاری سهراب پورناظری و همایون شجریان در گذشته بود استفاده کنند. قطعه «آغاز» که برای شروع این نمایش است را نوشتم و در آن کلیت داستان روایت می‌شود. این یک اثر مفصل است که اپرا مانند است و از این جهت تجربه جدیدی برای من بود و در آن توضیحاتی پیرامون داستان و اشخاص بیان می‌شود. به غیر از این اثر، قطعه «خوب شد» را هم نوشتم و در کنسرت هم دیدم که با استقبال مردم مواجه شده است. احتمالاً در روزهای آتی این اثر به عنوان تک‌آهنگ منتشر خواهد کرد.

*ایده همکاری شما با همایون شجریان از سوی چه کسی مطرح شد؟ چون در نشست خبری نمایش سی گفتند که فقط از کارهای منتشرشده این خواننده و سهراب پورناظری استفاده خواهند کرد.

تا کنون سهراب و همایون عزیز به این شکل سیستماتیک با یک ترانه‌سرا کار نکرده بودند. چون کارهای منتشر شده آنها اشعار کلاسیک یا سروده‌هایی در حد اشعار کلاسیک مثل اشعار زنده‌یاد «حسین منزوی» که در آلبوم رگ خواب استفاده شده است. برای این کار اگر زمان کم نمی‌آوردیم حدس می‌زنم حداقل 5 قطعه جدید تولید می‌کردیم. در برنامه ما بود که دو قطعه برای ایران، دو قطعه عاشقانه و همان قطعه آغاز را داشته باشیم. سهراب پورناظری عزیز در بخش‌های مختلف درگیر بود و او به همراه همایون شجریان تهیه‌کننده پروژه هم بودند و همین موارد اجازه نداد که به تألیف برسیم. اینچنین شد که در نشست خبری هم خبری از همکاری من با سهراب و همایون نشد. البته این مسأله اهمیتی هم ندارد و به نظرم کارهایی که از این پروژه باقی می‌ماند اهمیت دارد و فکر می‌کنم قطعات ما در این پروژه به خاطره شنیداری مردم اضافه خواهد شد.

اما درباره این همکاری هم باید بگویم که فکر می‌کنم در جریان هستید که طی پنج شش سال اخیر حضور چشمگیری در عرصه ترانه نداشتم و ترجیح دادم فعالیتم بیشتر معطوف به کارهای خودم باشد. بیشتر با جوان‌ها کار می‌کردم و همکاری چندانی با خواننده‌های مطرح نداشتم. دلیل عمده‌اش این بود که طی این سال‌ها آن حرمتی که یک مولف باید ببیند تا انگیزه‌ای برای کارش باشد را از خواننده‌های مطرح ندیدم. در عین اینکه برایشان آرزوی موفقیت دارم و دوستان عزیز و محترم من هستند، اما تصور نمی‌کنم آن همکاری‌های قدیمی من با خواننده‌های مطرح شکل بگیرد. ترجیح دادم بخش جدیدی فعالیت‌هایم را با هنرمندی شروع کنم در جایگاه هنری و صدایی او شک و شبهه‌ای وجود ندارد و جایگاه رفیعی دارد. قبل از این پروژه پیشنهاد همکاری را به سهراب پورناظری دادم و گفتم که دوست دارم همکاری کنیم. پس از مدتی ما روی قطعات دیگری مشغول کار بودیم که سهراب جزئیاتی درباره پروژه سی را مطرح کرد و متأسفانه زمان کم آوردیم. اگر همین قطعه خوب شد هم باقی بماند احساس می‌کنم اتفاقی بزرگ در کارنامه هنری من بوده است. ضمن اینکه فکر می‌کنم من الان با سهراب و همایون شجریان عزیز بخشی از گم‌شده موسیقایی خودم را پیدا کردم. چون این بخش موسیقی برآمده از هویت ملی، تمدن ایرانی و فرهنگ غنی شعر فارسی ما است. چه افتخاری برای من از این بالاتر که سروده‌های من در کنار اشعار بزرگانی نظیر امیرخسرو دهلوی، مولوی و حسین منزوی و… قرار بگیرد.

* برخی منتقدان همایون شجریان و سهراب پورناظری اتهام پاپ خواندن را به او می‌زنند. بابت همین می‌خواهم بدانم آیا در همکاری‌هایی که با همایون شجریان داشتید، کلام شما پاپیولار بوده یا سعی کردید نزدیک به کارهای کلاسیک او باشد؟

برای نوشتن کارهای جدید به گذشته همایون تکیه کردیم. گذشته او بسیار اصیل و ملی است و نوترین آنها سروده‌های حسین منزوی و سیمین بهبهانی بوده است. بخت من بوده که در کنار این بزرگان بتوانم این کار را انجام دهم. در پاسخ به سوال شما باید بگویم نه چون سهراب پورناظری عزیز همیشه تأکید بر این داشته که گذشته همایون که از حافظ و سعدی و مولوی و… سیراب شده را در نظر بگیریم. اما خواه و ناخواه نمی‌شود نگرش اجتماعی روز و جریانات موسیقی امروز را دوست داشتن‌های مردم را نادیده گرفت. اگر چه هنرمندی که تکیه بر اصالت‌ها زده آنقدر سر به سمت خواست صد در صد جامعه برنگرداند اما به نظر من این می‌تواند یک بده بستان باشد. یعنی در بخشی هنرمند با مردم تعامل داشته باشد و در بخش بیشتر، مردم به سمت هنرمند تعامل پیدا کنند. سهراب پورناظری را به خاطر شجاعتش در نوآوری‌هایی که دارد تحسین می‌کنم. همایون شجریان را هم بیشتر تحسین می‌کنم چون با وجود پرورش یافتن در دامان بزرگواری نظیر استاد «محمدرضا شجریان»، کار جدید و اپرایی می‌خواند جای تحسین دارد.

اما من به شخصه با موسیقی پاپ مشکلی ندارم چون فکر می‌کنم آن موسیقی هم خوب و بد و زشت و زیبا دارد. به نظر من «مرغ سحر» یک قطعه کاملاً پاپیولار است. همچنین تصور می‌کنم قطعات بزرگانی نظیر «حبیب‌الله بدیعی»، «جلیل شهناز»، «همایون خرم» و «پرویز یاحقی» یا آقایان لشگری کاملاً پاپیولار هستند و براساس موسیقی ملی ما نوشته شده‌اند. خوانندگانی که این کارها را خوانده‌اند هم از جاودانه‌های روزگار ما هستند. اگر بخواهیم چنین کارهایی را با تهمت پاپ از ذهن مردم پاک کنیم، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ایم. تصور می‌کنم این دسته‌بندی در موسیقی ما که کلیت خوراک جامعه را تشکیل می‌دهد شکل نمی‌گیرد. الان نزدیک بیست شب است که این نمایش اجرا می‌شود و در هر شب حدود چهار هزار نفر به تماشای این نمایش می‌نشینند. اتفاق بسیار زیبا برای من این بود که در کنسرت شب گذشته یک آقای میانسال را دیدم که با کپسول اکسیژن به تماشای این کنسرت نشسته بود و لذت می‌برد. تصور نمی‌کنم یک موسیقی مصرفی و روزمره بتواند چنین کُنشی را ایجاد کند. این کُنش برای یک موسیقی فاخر و اصیل است و خوراک روحی برای مردم دارد.

*پس از اتمام پروژه سی، قصد دارید کارهای بیشتری با همایون شجریان تولید کنید؟ و اینکه احتمال دارد همکاری‌های شما در قالب یک آلبوم منتشر شود؟

یکی از خوشبختی‌های سال 96 برای من آشنایی با سهراب پورناظری عزیز بود. اتفاقاً در صحبتی که با سهراب عزیز داشتیم به این نتیجه رسیدیم که به زودی مردم شاهد قطعاتی مثل «خوب شد» خواهند بود و انشاالله کارهای جدیدی را از ما خواهند شنید.

علی لهراسبی بارون میزنه