متن ترانه

والله که من عاشق چشمان تو هستم
والله که تو با خبر از این دل زاری
مهمان خیالم شده ای هر شب و هر شب
و الله شبیه منه دیوانه نداری
حقا که مرادی و مریدت شده ام من
حقا که تو خورشید زمینی و زمانی
حاشا که به غیر از تو کسی در دلم افتد
هم سرور و هم بی سر و هم بی عیانی
هیهات اگر یار بخواهی و نباشم
ای وای به من گر تو مرا یار ندانی
باید به تو زنجیر کنم بند دلم را
جانی و جهانی و چنینی و چنانی
ای نور تر از نور تر از نور تر از نور
ای ماه تر از ماه تر از ماه تر از ماه
تا امر کنی خاک در درگهت هستم
ای شاه تر از شاه شاه تر از شاه تر از شاه
ای نور تر از نور تر از نور تر از نور
ای ماه تر از ماه تر از ماه تر از ماه
تا امر کنی خاک در درگهت هستم
ای شاه تر از شاه شاه تر از شاه تر از شاه
هیهات اگر یار بخواهی و نباشم
ای وای به من گر تو مرا یار ندانی
باید به تو زنجیر کنم بند دلم را
جانی و جهانی و چنینی و چنانی
هیهات اگر یار بخواهی و نباشم
ای وای به من گر تو مرا یار ندانی
باید به تو زنجیر کنم بند دلم را
جانی و جهانی و چنینی و چنانی

حامد همایون هیهات