اشتراک با دوستان

متن ترانه

تلخ تلخم چه غریبم روی این خوشه سرخ من کجا خوابم برد

حرمت رنگ گل از رنگ گلی گم گشته است

عطر گل خاطره عطر کسی است که نمی دانیم کیست

می آید یا رفته است چشم با دیدن رودخونه جاری نمی شه

بازی زلف دل و دست نسیم افسونه آدمی حسرت سرگردونه

چشماشو میبخشه تا بفهمه که دریا آبی است

دلشو میبخشه تا نگاه ساده آهو رو درک بکنه

من کجا خوابم برد من میخوام برگردم به کودکی

حسین پناهی طرنه ی عطر و خاطره