اشتراک با دوستان

متن ترانه

خدایا راه و گم کردم
کمک کن تا که برگردم
دارم لحظه ای تنها تو این بیرهه رفتن ها
تو ای تنها پناه من تو بگذر از گناه من
ببخشا هر چی بد کردم گناه کردم گناه کردم
شدم غره به ایمانم خیال کردم که می دانم
اسیر نفس اماره شدم بی چاره همواره
با این که خالیه دستم ولی باز عاشقت هستم
کمی آرامش خاطر تو ای بالاترین حاضر
چقدر خوبه که تو هستی درای ظلمت و بستی
خدای من بگیر دستم دل امید به تو بستم
تو ای تنها پناه من تو بگذر از گناه من
ببخشا هر چه بد کردم گنته کردمگناه کردم
شدم غره به ایمانم خیال کردم که می دانم
اسیر نفس اماره شدم بی چاره همواره
با این که خالیه دستم ولی باز عاشقت هستم
کمی آرامش خاطر تو ای بالاترین حاضر

حمید عسگری خدایا