خواسته و عشق من، کار در مملکتام است
شاهرخ تویسرکانی/ حمیدرضا نوربخش: اسفندماه سال 1394 توفیقی به دست آمد تا دیداری با استاد بزرگ، محمدرضا شجریان داشته باشیم. در این دیدار از ایشان خواستیم تا اگر حوصله و فرصتی دارند، پای صحبتهایشان بنشینیم و از سالهای گذشته و اوج و فرود تاریخ فعالیتهای هنری ایشان و مسائل پیرامونی موسیقی اصیل ایرانی به بحث و گفتوگو بنشینیم.
این درخواست با بزرگواری از طرف استاد پذیرفته شد. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل چند جلسه گفتوگو با ایشان است که از نظر شما خوانندگان عزیز میگذرد.
معمولاً میشود از رنگ و رخسار هنرمندان برگزیده فهمید که سّر درون آنها چند پرده و پردهنشین دارد که حالا توفیقی به دست آمده تا از نزدیک و رودرروی شما نشسته باشیم. شما متبسم و عمیقاً پرامید هستید. از این حالوهوای بیقال بگویید. با دوستداران خود احوالپرسی کنید. اگر مایل هستید، مثل همیشه که مردم را فانوسدار خود میدانید.
هنرمند متعهد همواره از مردم و جغرافیای زندگی، مطالبی را در جنین هنری خود میپرورد که کسی را از آن خبری نیست، جز خود او. هرگاه که این جنین با ابزار هنری هنرمند زاده میشود و نوید زندگی و رهنمود بهتر زیستن را شادیبخش و شادمانی دیدار منتظران میکند، بهترین لحظه زندگی هنرمند است. به دیگر سخن، ما و مردم خوشبختی را با هم مینوشیم.