اشتراک با دوستان

متن ترانه

جز در خونت آقا جایی رو من نمیشناس
وقتی درمونده میشم تنها پناهگاه منه

وقتی که دلگیرمو از عالم و آدم بریدم
همه دلخوشیم اینه که حسین شاه منه

بی صاحبم نذار ارباب بی کفن
دست منو بگیر آقا حسین من

بی صاحبم نذار قلبم پر از غمه
تو زندگیم پر از تشویش و همهم

من اومدم واسم یه کاری کنی
تا گره هام با دستاتون وا بشه

کاش منو بین عاشقاتون جا بدین
با من مثل نوکراتون تا بشه

دلخوش اون بیرق خوشرنگتون
کوچیکم و غصه هام اما زیاد

محرم دردامی و دیوونتم
منتظرم هر سال محرم بیاد

بی صاحبم نذار ارباب بی کفن
دست منو بگیر آقا حسین من

بی صاحبم نذار قلبم پر از غمه
تو زندگیم پر از تشویش و همهمه

بی صاحبم نذار ارباب بی کفن
دست منو بگیر آقا حسین من

بی صاحبم نذار قلبم پر از غمه
تو زندگیم پر از تشویش و همهمه

کامران مولایی پناهگاه