اشتراک با دوستان

متن ترانه

ای داد، ای داد از آن چشم خراباتی و مستت
از دست تو نالم در خلوت هر شب غمت افتاده به جانم
ای وای بحالم ای وای به حالم
غافل نشوم لحظه از فکر و خیالت
من تاب ندارم من خواب ندارم
بنشین به برم شب همه شب آفت جانم
ای وای بحالم صیاد نگاه منی و در پی جانم
از تیر نگاه تو به عرش رفته فغانم
ای وای بحالم افتاده ام از پا و دگر نیست توانم
ای افت جانم من خواب ندارم
خواب از سر یک شهر گرفتی و به نگاهی
من ماندم یک کوچه بن بست و سیاهی
جانم بستان و شبی از پرده برون آی
دست منه مسکین شده کوتاه ز هر جای
ای وای بحالم صیاد نگاه منی و در پی جانم
از تیر نگاه تو به عرش رفته فغانم
ای وای بحالم افتاده ام از پا و دگر نیست توانم
ای افت جانم من خواب ندارم

حمید طالب زاده وای به حالم