اشتراک با دوستان

متن ترانه

من قاتل کسی شدم که جرم اون عشق بود
من قاتل کسی شدم که عشقو میفهمید
از تنها موندن از هر تنهایی میترسید

من قاتل کسی شدم که عشقو باور کرد
تمام زندگیشو داد و تنها سهمش درد
دنیاشو رویاشو با سادگیش ویرون کرد

من کُشتم اون منه صاف و ساده ی دل روشنه
اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد

من کُشتم اون کسی که تنها سهمش دلواپسی
از خودی و از هر کسی حال و روزش درد

با هرکی خوبی کرد بدی دید از هرکی میرنجید خندید
بغضش توو شب دیدنی بود خواه یا ناخواه رفتنی بود

دستاش بی نمک بود و خالی دنیاش عروسکای پوشالی
من راحتش کردم از این درد دردی که رویاشو فلج کرد

من کُشتم اون منه صاف و ساده ی دل روشنه
اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد

من کُشتم اون کسی که تنها سهمش دلواپسی
از خودی و از هر کسی حال و روزش درد

رضا صادقی قاتل