متن ترانه

تولدت مبارک
وفا نداشت تاریخی که با وفات یکی شد
و دوباره خاک که دوباره با مردم با وفات یکی شد
در سایه ی نمناک شب گم شد نفس های زمین
سردی اشکای منو افسوس مهتابو ببین
لرزیده سقف آرزو خاکی شده تن پوش غم
پاییز گریه میکنه با بغض های مردمم
شاید دلم آروم شد با نبض کند کودکی
شاید بتونم سر کنم با ماتم آوارگی
شاید دلم آروم شد با نبض کند کودکی
شاید بتونم سر کنم با ماتم آوارگی
فانوس رو بالا بگیر دنبال خورشیدی برم
زیر همین آوارها شاید صدایی بشنوم
فانوس رو بالا بگیر دنبال خورشیدی برم
زیر همین آوارها شاید صدایی بشنوم
شاید دلم آروم شد با نبض کند کودکی
شاید بتونم سر کنم با ماتم آوارگی
شاید دلم آروم شد با نبض کند کودکی
شاید بتونم سر کنم با ماتم آوارگی

در بحث شرکت کنید
دیدگاه شما

فاتح نورایی پاییز گریه میکنه