اشتراک با دوستان

متن ترانه

بوی جنازه بوی خون میدی
بوی زمین بوی جنون میدی
بیست ساله که از جنگ برگشتی
بیست ساله که هرروز جون میدی
من بچتم میفهممت بابا
با خون نمازاتو وضو کردی
خوندم وصیت نامتو
واسم روزای خوبی ارزو کردی
از مدرسه برگشتم و دیدم
تو کوچمون روی زمین بودی
مردم تورو میدیدن و اما تو
تو معبر میدون مین بودی
عینه همون روزای خوبی که
گفتی برامون هدیه آوردی
اینه جواب هشت سالی که واسش منو
از خاطرت بردی
خوندم وصیت نامتو
گفتی وقتی که برگردی من آزادم
حالا برای نسخه های تو ، تو نوبت امضای بنیادم
انگار مردم یادشون رفته
از این همه تحقیر میترسم
از اینکه نفرین شی برای جنگ
از بازی تقدیر میترسم
من بچتم میفهمی حرفامو
توی جوونی مثل تو پیرم
بیست ساله بعد از جنگ میجنگم
من حقتو از جنگ میگیرم

رضا صادقی من حقتو از جنگ میگیرم