اشتراک با دوستان

متن ترانه

کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
مهر گیاه عهد من تازه تر از هر زمان
مهر گیاه عهد من تازه تر از هر زمان
و تو درخت دوستی از بُن و بیخ برکنی
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درت
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درت
مُقبل هر دو عالمم گر تو قبول می کنی
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درت
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درت
مُقبل هر دو عالمم گر تو قبول می کنی
از همه کس رمیده ام با تو در آرمیده ام
از همه کس رمیده ام با تو در آرمیده ام
جمع نمیشود دگر
از همه کس رمیده ام با تو در آرمیده ام
از همه کس رمیده ام با تو در آرمیده ام
جمع نمیشود دگر
جمع نمیشود دگر هر چه تو می پراکنی
هر چه تو می پراکنی
ای دل اگر فراق او آتش اشتیاق او
در تو اثر نمیکند نمیکند
در تو اثر نمیکند تو نه دلی که اهنی
تو نه دلی که اهنی
ای دل اگر فراق او آتش اشتیاق او
در تو اثر نمیکند نمیکند
در تو اثر نمیکند تو نه دلی که اهنی
تو نه دلی که اهنی

سالار عقیلی مهر گیاه