سروش کبوتر
افزودن به پلیلیست
5,642 نگاه
متن ترانه
توی سرمای زمستون یه کبوتر روی ایوون
خیس شده پرهای نازش دیگه بالاش نداره جون
بس به آسمون نگاه کرد دیگه چشماش شده خسته
آخه اون خبر نداره خودشم بارشو بسته
یه دلش پر اضطراب یه دلش پر از امیده
توی آسمون آبی اون هنوز جفتی ندیده
دلشو زدش به دریا بره دنبالش به هر جا
اما افسوس یه شکارچی نشسته پشت درختا
تا بلند می شه ز ایوون میریزه روی زمین خون
تا میریزه رو زمین خون میشینه جفتش رو ایوون
بس به آسمون نگاه کرد دیگه چشماش شده خسته
آخه اون خبر نداره خودشم بارشو بسته
یه دلش پر اضطراب یه دلش پر از امیده
توی آسمون آبی اون هنوز جفتی ندیده
در بحث شرکت کنید
دیدگاه شما