سی سال چشم انتظاریواو موزیک , رسانه پخش موسیقی آنلاین
سید ابوالحسن مختاباد: در این روزهای کرونایی شنیدن خبر درگذشت هر دوست و آشنایی دردناک است، چرا که نه تنها باید با درد دوری و فراغ ابدیاش بسازی که باید دردِ بیحضوری در مراسم تدفین و ترحیم را هم به اجبار پذیرا باشی. اگر عقاب مرگ بر سر بزرگی از اهالی فرهنگ و هنر فرود آید که درد صدچندان است، چرا که ما ایرانیان عادت کردهایم بیشترین توجه به مفاخر فرهنگی و هنری خود را بعد از وفات آنها انجام دهیم. اکنون اما، این فرصت مهم نیز از ما و بیش از همه برای فرهنگ و هنر ما ستانده شده است. چرا که یادکرد بزرگان فرهنگی نوعی فرهنگسازی است برای نسلی که از آنها کمتر شناختی دارند و این فرصتها مناسبترین زمان است.
به گزارش اخبار موسیقی واوموزیک ، خبر درگذشت استاد زندهیاد آریا کبیری در این روزها برایم تاسفبار بود. او هنرمندی بود در ترازهای ملی که به دلیل دوربودن از قیل و قالهای معمول، جامعه فرهنگی و هنری نتوانست آنچنانکه شایسته تلاشهای نظری و عملی او در عرصه موسیقی و ادبیات بود، درک و فهمش کند. مردم مازندران اما قطعا او را با برخی از خاطرهانگیزترین ملودیها و ترانههایش به یاد دارند.
«گلنسا» و «شوپه» با صدای خاطرهانگیز مرحوم دنیوی هنوز هم در زمره خواستنیترین ترانههای مازندرانی است. با ملودیای گرم و صمیمی و از جان برآمده، شعری که حس بودن در شمال و شالیزارهای آن را به تمام به تو منتقل میکند و تنظیمی ساده و روان که همانند آبی گوارا آن را به جان مخاطب مینشاند.
مرحوم کبیری برآمده از نسلی از موزیسینهایی است که مکتب اساتیدی چون سنجری، زندی، حسین یاحقی، حیدری و بدیعی را در سالهای دهه ۴۰ و پنجاه درک کرد و از سال ۴۴ علاوه بر اجرای کنسرتها و آهنگسازی، سرپرستی گروه موسیقی کانون دانشجویان ایران را نیز برعهده داشت و پس از انقلاب نیز به عنوان آهنگساز برتر در حوزه فعالیتهای موسیقی دهه اول انقلاب شناخته شد.
کبیری اما تنها موزیسین نبود، بلکه در سرودن و نوشتن هم دستی چیره داشت. رمانی نوشت که اواخر دهه ۶۰ منتشر شد به نام «اگر ماه بالا بیاید». اثری که مورد ستایش مرحوم هوشنگ گلشیری هم قرار گرفت.
کبیری پس از انقلاب و در دهه شصت هنرمندان و هنرجویان مازندرانی بسیاری را که به فراموشی سپرده شده بودند، با کارکردهای فرهنگی و هنری خود به عرصه موسیقی بازگرداند و سالها در گوشهای از تهران بزرگ چشم انتظار روزی بود که بتواند نتایج ۳۰ ساله پژوهش خود را به گوش اهالی موسیقی برساند.
دیدگاههای او درباره نوآوری بر بستر سنتهای موسیقایی نیز جالب توجه بود. به یاد دارم فروردین ۸۳، دوست روزنامهنگارم -امید محسنی- گفتوگویی بلند از او را برای انتشار در روزنامهی «همشهری» داده بود و در آن برخی از دیدگاههای استاد کبیری درباره موسیقی ردیف دستگاهی آمده بود. دیدگاهی که بیش از آنکه بر حفظ ردیف تکیه کند، بر فهم ردیف و فواصل میان دستگاهها و آوازها تاکید داشت و جالب این که نقل قولی از مرحوم محمود کریمی (استاد آواز و ردیفدان) را بیان کرده بود که درکی ساده اما مهم و عمیق از ردیف داشت: «تنوع ملودی گوشهها مثل تنوع گل سرخ است، اگر بجوئیم میبینیم که همه گل سرخها چه از نظر تعداد گلبرگ، حالت، شکل، رنگ و حتی اندازه و سایر اختصاصات با هم تفاوت دارند؛ ولی درنهایت یک شکل را به ما نشان میدهند و با این همه تفاوت، ما همه را گل سرخ میبینیم و بدین نام میشناسیم.»
تا آنجایی که در خاطر دارم ایشان قرار بود دیدگاههای نظری خود درباره موسیقی را در کتابی منتشر کند. البته چند سال قبل مطلبی از ایشان با عنوان «شناخت تحلیلی دستگاههای موسیقی ایران» خواندم که نمیدانم چه بر سرش آمده است. امید که خانواده مرحوم کبیری همتی کنند دستنوشتهها و آثاری که ازایشان به جای مانده است را منتشر کنند.
یادش گرامی باد
می پسندم
- 2,474 نگاه
- 0 دیدگاه
اشتراک در شبکه های اجتماعی
شاید نوشته های زیر برای شما جالب باشد
شانس بزرگ محسن ابراهیم زاده
- 2,106 نگاه
«حمیدرضا نوربخش» تصانیف انقلابی را بررسی میکند
- 1,629 نگاه
حمید قنبری و انتشار ۱۰ قطعه دونوازی در فضای مجازی
- 1,091 نگاه
پلاک کوبی سنندج به عنوان شهر خلاق موسیقی
- 1,138 نگاه