اشتراک با دوستان

متن ترانه

چکید از آینه یه قطره شبنم تو تاریکی دلهای من و تو

از اون روزی که صاحب خونه شد عشق شدیم مهمون شادیها من و تو

چه بیهوده جدا از فصل خورشید توی تاریکی دنیا دویدیم

عجب غافل که آب در کوزه و ما تمام عمر پی دریا دویدیم

ولی آغوش پر بخشایش عشق ما رو در بر گرفت از خود رها کرد

اگرچه دور از او بودیم همیشه ما رو به بندگی خود صدا کرد

چه خوش اقبال و خوش ستاره بودیم دچار هم شدیم از خود گذشتیم

به دلهامون شگون عشق نظر کرد نثار من شدن ها رو شکستیم

بدون ای همسفر آن سوی بودن جهانی هست پر از شور و ستاره

برای هر کسی که دل سپرده یه پاداش تولدی دوباره

بدون ای همسفر آن سوی بودن جهانی هست پر از شور و ستاره

برای هر کسی که دل سپرده یه پاداش تولدی دوباره

شهریار همسفر