اشتراک با دوستان

متن ترانه

بوی خون در كوچه ها آيد همی
ياد يار مهربان آيد همی
سفره هاي خالی از نان و نمک
کو ندای خالص کنا معك
امتی از نسل سفيانی به پا
پس چرا بر نی شدی ای مه لقا
بی تو شمشير بر خلايق می كشند
تيغ بر روی حقايق می كشند
بی تو وسعت در كنارم تنگ شد
بر سر ميز صدارت جنگ شد
تا تو بودی باغ عزت باز بود
انتهای نام تو آغاز بود
بی تو وسعت در كنارم تنگ شد
بر سر ميز صدارت جنگ شد
چون گدا بر در گه هر خط شديم
نوكران هر كس نا كس شديم
بوی خون در كوچه ها آيد همی
ياد يار مهربان آيد همی
سفره های خالی از نان و نمک
کو ندای خالص هنا معك
امتی از نسل سفيانی به پا
پس چرا بر ني شدی ای مه لقا
بی تو شمشير بر خلايق مي كشند
تيغ بر روی حقايق می كشند

علیرضا عصار مولای عشق