فریدون فروغی لاله سرخ
افزودن به پلیلیست
19,554 نگاه
متن ترانه
مرگ آن لاله سرخ کفن خنده به روی لب بود
گرد آن آینه ها شبح فاجعه ای در شب بود
مردن شاپرکا
کشتن قاصدکا
خبر از شومی کاری میداد
نفسش ناله ی غم سر میداد آشیان روبه خرابی
میرفت تن پوسیده گواهی میداد
او به این حرف نمی اندیشید
که کفن باید داد
و نفس باید
و به جای همه ی بودن ها همه ی دیدن ها
لحظه ها مانده به یاد
شکوه اندیشه ی مردن در اوست همیه هستی او رفته به باد
مردن شاپرکا
کشتن قاصدکا
او سراسیمه به دنبال تلافی میرفت
به دلش زخم قدم های تجاوز مانده
او نداند که پی مردن خود میکشد هر چه اصالت باقیست
مردن شاپرکا
کشتن قاصدکا
در بحث شرکت کنید
دیدگاه شما