فرید الهامی،حسن خان بیگی ،اخبار موسیقی،اخبار موسیقی ایران،واوموزیک

فرید الهامی به یاد زنده یاد سید حسن خان بیگی نوشت

1 خرداد 1399 1:38 ب.ظ ایران

سید حسن خان بیگی، یکی از بازماندگان موسیقی مقامیِ تنبورِ منطقه لک زبان، در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ دار فانی را وداع گفت. فرید الهامی، آهنگساز و نوازنده تنبور به یاد آن راوی و پیر تنبور یادداشتی نوشته است.

به گزارش اخبار موسیقی واوموزیک ، فرید الهامی، موزیسین اهل صحنه کرمانشاه، به یاد یکی از بزرگان این خطه که در روزهای پایانی اردیبهشت، جهان را بدرود گفت، یادداشتی ارائه کرده که متن آن به قرار زیر است:

«از کتب و نوشته های قدیم چنین بر می آید که تنبور سازی باستانی و مادر سازهای ایرانی به شمار می رود.

 

تنبور در طی عمر چند هزار ساله اش دچار دگرگونی ها و بی مهری های فراوان گشته اما این ساز از هزار سال پیش توسط مردمان دیار زاگرس میراث¬داری و پاس داشته شده است.

مردم آئینی دیار زاگرس بر این باورند که این ساز از روز ازل وجود داشته و به نوایِ نواختِ تنبور جبرییل بود که روح افلاکی در این تنِ خاکی وطن کرد و تا روز رستاخیز نیز وجود خواهد داشت که از این رو این ساز را مقدس ¬شمرده، بی طهارت دست بر نوازشش نمی برند و در مقام نیایش هر قطعه ای (بیت و مجاز) را با این ساز نمی¬نوازند.

اینان به الهی بودن تنبور معتقد هستند و در مراسم مذهبی خود از این ساز استفاده می کنند. طبق متون کهن یارسان تنبور از دوران مبارک شاه لرستانی ملقب به “شاه خوشین” (قرن چهارم هجری) ساز رسمی عبادت و ذکر به شمار میآید و از آن زمان تا به امروز تنبور سازِ همرازِ ذکر و مناجات و عبادت این مردمان شده است.

پس از دوران مبارک¬شاه نقطه عطفی در مقامهای تنبور در کوههای شاهو و منطقه هورامان( محدوده جغرافیایی از شهرزور در اقلیم کردستان تا حوالی شهر نوسود ) بنام “پردیور” شکل می¬گیرد و تنبور از این مناطق به صحنه،گوران ،لکستان و مناطق ترک زبان راه یافته است.هرمنطقه با لحنی مخصوص به خود و هر منطقه با راویانی از جنس مهر و صداقت و اصالت.

تنبور در جغرافیای ایران قدیم سازی یگانه است که در هر منطقه با لحنی مخصوص به خود آن را روایت می¬کنند، باید چنین گفت که تنبور نخست سازی باستانی¬ست و سپس توسط مردمانی در کرمانشاه ولرستان میراث¬داری شده است و متعلق به هیچ قوم خاصی شاید نمی¬تواند باشد و اکنون در تمام پهنه¬ی جغرافیای کرد میراث¬دار این فرهنگ هستند از هورامی و سورانی تا گوران و لکی و فیلی و ….

اصطلاح “راوی” در بین مقام دانان به آنانی گفته می شود که مقام ها را نزدیکتر به اصل می نوازند و بدون هیچ دخل و تصرفی ، بدون هیچ زخمه ی زیاده ای افزون بر زخمه های قدما و بدون استفاده از تکنیک های سازهای دیگر که بیشتر مرسوم امروزیان تنبورنوازان شده است این نغمات را می نواختند و مهمتر از تمام این ویژگی ها “راوی” می بایست به لحاظ اخلاقی و سلوک جایگاه والایی داشته باشد. ازدیگر خصوصیات “راویان” می توان به بی بخل و حسد بودن، سفره دار بودن ، داشتن جایگاه اجتماعی در بین مردم منطقه داشتن و در یک سخن “ریژانِ کَرَم” بودنشان اشاره کرد چنانکه در قدیم به بسیاری از راویان “درویش”،” استاد” و … گفته شده است و راستی را که شأن اینان را چنین القابی برازنده بوده است.

از راویان برجسته تنبور می توان به “سید لطف الله شاه ابراهیمی” در صحنه ، “سید ولی حسینی” در گوران، “امامقلی امامی” در مناطق لک زبان و “حاج علی آقا” در همدان اشاره کرد.

بعد از نسل گذشته ی راویان تنبور سایر اساتید و مقام دانان تنها مجری و نقل کننده مقام هستند و شوربختانه ندانسته اصطلاح “راوی” نیز همچون واژه ی ” استاد” در فرهنگ عامه به نادرستی به کار برده می شود.

و اما از آخرین بازماندگانِ راویان در منطقه لک زبان (نورآباد و کوهدشت) می¬توان “سید حسن خان-بیگی” زاده ی ۱۳۱۳ خورشیدی در منطقه “گلام بحری دلفان” اشاره کرد.

بنا بر گفته های خود ایشان تنبور را از مرحوم پدرشان آموختند و همچنین از سایرین خوشه چینی کردند. وقتی از تنبور سخن می گفت هر شنونده ای را وادار به تفکر در اساس آفرینشِ خویش می کرد و مخاطبان وی به روشنی برقِ صیقلِ صداقت را در گفتار و کردار و ساز او می دیدند و می شنیدند و می یافتند.

سیدحسن بی هیچ ادعایی انسانی ساده و صادق بود، مقامهای لکستان را به سادگی و با اصالت روایت و اجرا می¬کرد، از مقامهایی که به زیبایی و منحصر به فرد اجرا می کردند مقام “یاری” و ماله ژیری، پاوه موری”هانای محمد بگ”و… بود.

در چند دیداری که با ایشان داشتم و در ویدئوهایی که از ایشان در دست دارم بی¬ حُبُّ و بغض بودن، صداقت و راستیِ ایشان به وضوح آفتاب بود و همچون آفتاب دلیلی بر آفتاب وجودش.

سید حسن خان بیگی از نسل آخرین راویان تنبور در منطقه لک زبان بود همچون استاد طاهر یارویسی در منطقه گوران و سید لطف الله و سید ایاز در منطقه صحنه .

بی تردید در جهانی که هر دم در حال دگرگونی است و گاه این دگرگونی ها آنچنان شتاب زده می نماید که گویی جهان در سراشیب بی¬هویّتی انسان در حرکت است و هر لحظه به تَهِ درّه های سرگشتگی نزدیکتر می شود، وجود این سرچشمه های زلال اصالت و نژادگی غنیمتی امیدبخش بوده تا انسان امروزی به نشان وجودِ این دُردانه ها راه گم نکند و دریغا از رفتن¬شان که دنیا را تهی تر برجا می گذارند، راستی را کوچ این گرامی گوهران گران است.

فرید الهامی-۱ خرداد ۱۳۹۹»

امین بانی هوای دوری