اشتراک با دوستان

متن ترانه

پلنگ زخمی بیشه،نگاهش خسته ی خوابه
به جای قله تو برکه،تو فکر صید مهتابه
گوزن چابک کوهی،نگاه نرگس آهو
مثه اینه دل چشمه،دیگه آشفته نیست از او
پلنگ بیشه ها گرچه خرابه تیر صیاده
غرور تشنه اش می گه هنوز از پا نیفتاده
توی صحرا شکوهی داشت،تماشای شکار او
به پا میشد غباری از،گریز گله ی آهو
به خود پیچیده از وحشت تو بیشه مار نیلوفر
هراسون زیر گل بوته دل کبکی زده پرپر
پلنگ بیشه ی خاموش گدارش رو به مردابه
شب میلاد مرگش با طلوع صبح مهتابه
شب مهتابه و جنگل دیگه بی وحشت آسوده
اگه خشمی ته دره ست صدای غرش روده

قاسم افشار پلنگ زخمی