اشتراک با دوستان

متن ترانه

تو اون خیابونِ سرد نگاهمون جدا شد
پناهِ قلبِ خسته ام فقط دله خدا شد
تو رفتی و نشستم آروم کنار دیوار
جایِ تو رو گرفتن اشکایِ گرم و تب دار
دست از سرم بردارید ای خاطراتِ زخمی
چیزی ازم نمونده از این همه بی رحمی
تو رفتی و جدایی نصیب و قسمتم شد
بی کسیا مهمونه شبای خلوتم شد
هنوز تو اون خیابون همون نقطه میشینم
لحظه ی دل کندنو از پشته اشک میبینم
تو رفتی و نشستم آروم کنار دیوار
جایِ تو رو گرفتن اشکایِ گرم و تب دار
دست از سرم بردارید ای خاطراتِ زخمی
چیزی ازم نمونده از این همه بی رحمی
تو رفتی و جدایی نصیب و قسمتم شد
بی کسیا مهمونه شبای خلوتم شد

مجید یحیایی خاطرات زخمی