اشتراک با دوستان

متن ترانه

ناکام از عشق و امید هر آرزویی داشتم
خدا ببخشه منو به خاک سپرده‌ام من
نمیفهمم چه حکمی داره خدای عالم
با عشق زنده اما انگار که مرده‌ام من
تا عشق نبود زندگیم طی شد هر لحظه هر روز
بی‌اشک و آه و گریه مجنون تو قصه‌ها بود
تا اینکه تو رسیدی یه حس خوب و تازه
پایان تنهایی یا آغاز غصه‌ها بود
زود عادت شد واسه من هر لحظه دیدن تو
دستای من رو تنت گرم بود و تن‌پوش تو
بریدم از همه کس فقط تو بودی و بود
امن‌ترین جای دنیا پناه آغوش تو
گذشت تا اینکه یکروز چشم وا کردم نبودی
بی‌خبر از پیش من انگار که رفته بودی
ناباورانه موندم در حسرت تویی که
تموم زندگیمو با رفتنت سوزوندی
سخته یه عمر عاشقی حاصل نداشته باشه
اونکه همه کست بود تنهات گذاشته باشه
سخته قبول کنی عشق یعنی جدایی ساده است
آینده‌ی دلبستگی آلوده به درد و گریه است
سخته برام درک عشق این احتیاج مبهم
برای ادامه‌ی عمر هنوز تو شک و شبهه‌ام
بمونم ناامید یا بمیرم با امید به
وجود دنیایی که تو را به من پس بده
ناچار بی‌عشق و امید هر آرزویی داشتم
خدا ببخشه منو به خاک سپرده‌ام من
نمیفهمم چه حکمی داره خدای عالم
با عشق زنده اما انگار که مرده‌ام من

محسن یاحقی ناکام