موسیقی ایران کپی مستقیم از موسیقی ترک و عرب است

موسیقی ایران کپی مستقیم از موسیقی ترک و عرب است

18 خرداد 1395 3:03 ب.ظ مصاحبه های اختصاصی

مازیار رضایی: فریدون آسرایی از نسل خوانندگانی است که شهرت بی دلیل و بی سبب ندارد. او به واسطه همکاری با آهنگسازان حرفه ای و همین طور دارد بودن صدایی مورد پسند مردم، توانسته جای خود را در میان مردم باز کند. آسرایی این روزهای خود را مشغول تولید و تهیه یک آلبوم موسیقی است که به گفته خودش سعی داشته در آن متفاوت تر از دیگر آلبوم‌هایی که تاکنون منتشر و روانه بازار موسیقی کرده است، عمل کند.

 

 

با او در خصوص فعالیت های اخیرش گفت و گو کرده ایم:

 

از آلبوم جدید بگویید و اینکه هم اکنون در چه مرحله ای است؟
90 درصد انتخاب های این آلبوم انجام شده است و در دست تولید قرار دارد. کم کم اتود می زنیم تا ببینیم چه چیزهایی قطعی و نهایی می شود.
در این آلبوم سعی کرده ایم تا به ترانه نگاه جدیدتری داشته باشیم و ترانه هایی را انتخاب کرده ایم که کاملا متفاوت هستند. به همین دلیل در این زمینه با افراد مختلفی همکاری داشته ایم. تا کنون نیز همکاری با دوستانی همچون عبدالجبار کاکایی، حسین غیاثی و … قطعی شده است.
برای ایجاد تفاوت ها با مطرح های عرصه موسیقی و ترانه همکاری می کنید؟
من ااصلا اعتقادی به این ندارم که فقط با حرفه ای ها و صاحب نامان این عرصه همکاری کنم. برای من از هر چیزی مهمتر این است که کار خوب ارائه شود. حال مهم نیست این کار خوب توسط یک فرد مشهور تولید شده باشد یا یک فرد بی نام و نشان! ممی هم این است که ترانه به ملودی و ملودی به تنظیم بیاید و همه چیز در جهت پیشبرد کار صورت بگیرد و اسم و رسم دار بودن اصلا شرط همکاری من با افراد نیست.
در آلبوم قبلی ام نیز به جز رسول یونان و حسین غیاثی بقیه دوستانی که با بنده همکاری داشتند، در زمینه ترانه سرشناس نبودند. بقیه ترانه ها توسط ترانه سرایان ناشناس سروده شده بود.

 

این کار لطمه ای به کلیت کار شما در آلبوم نمی زند؟
مگر در آلبوم «غریبه» که «خوشگل عاشق» را از رضا تبریزی گرفتم و اجرا کردم، کسی او را می شناخت؟ مگر چهره شناخته شده ای در عرصه ترانه بود؟ در واقع «خوشگل عاشق» اولین ترانه این ترانه سرا بود که من آن را اجرا کردم. دلیل نمی شود صرفا به دلیل اینکه کسی در یک زمینه نامدار و معروف است، چندین میلیون هزینه کنی و با او همکاری کنی! می توان از تازه واردان هر عرصه ای در جهت مفید همان عصه استفاده کرد بدون اینکه کسی متحمل ضرر و زیان شود.

 

شاید دیگرخوانندگان به اندازه شما شهرت نداشته باشند که بتوانند متکی به آن باشند و شهرت دیگر عوامل برایشان اهمیت نداشته باشد. از این زاویه نگاه نمی کنید؟
نمی توان اینگونه به قضیه نگاه کرد. من شخصا اگر از هر کاری خوشم بیاید، چه ترانه، چه ملودی و … استفاده می کنم. نگاه می کنم و می بینم که آهنگی که دارم بر روی چه ترانه ای نتیجه بهتری می دهد و همان را استفاده می کنم. در واقع ملودی ها و ترانه هایی که می گیرم اصلا برایم فرقی ندارند که مال چه کسی هستند.

 

به آلبومتان اشاره کردید و اینکه تفاوت هایی عمده با دیگر آثارتان دارد، این تفاوت ها چه تفاوت هایی هستند؟
هر آلبومی اصولا از دیگر آلبوم هایم متفاوت است اما در این آلبوم تفاوت ها مشهود تر است چرا که با افراد مختلفی همکاری می کنم و به یکی دو نفر در قالب یک تیم بسنده نمی کنم که کارهای یکنواخت منتشر کنم. هیچ چیز برای من مهم نیست بلکه آنچه مهم است کلیت کار است که باید با رعایت تمامی اصول و مبانی لحاظ شود.

 

قضیه پست انتقادی تان در شبکه های اجتماعی مبنی بر دریافت جایزه و… چه بود که به فاصله چند ساعت آن را حذف کردید.
در این پست انتقادی داشتم به اینکه این تفکر اشتباه است که همه فکر می کنند خواننده ای که در جشنواره های مختلف و … مطرح شده است، توقع می رود که همه او را بشناسند و کنسرتهایش پر از جمعیت بشود . شخصا با چنین موضوعی مواجه شدم. وقتی به عنوان خواننده مطرح معرفی شدم فکر می کردم اگر کنسرت برگزار کنم، قطعا آن کنسرت با استقبال خوبی از جانب مخاطبان مواجه خواهد شد، اما واقعا این اتفاق نیفتاد و اتفاقا برعکس تفکرم اتفاق افتاد. آلبوم من در دوجشنواره توانست مورد توجه واقع شود، و قشر روشنفکر و تحصیل کرده را نیز با خود همراه کند. چنین کاری قطعا ارزش‌هایی دارد که توانسته است منجر به جذب اینگونه مخاطبان شود. ولی برعکس نه تنها تاثیری در جذب مخاطب نداشته است، بلکه نتیجه عکس نیز دارد. در کنسرت‌هایی که در تهران و شهرستان‌ها برگزار کردم، متوجه این موضوع شدم. چنین چیزی نشان می دهد که آلبومهای جشنواره اصلا اقبال خوبی در میان مردم نخواهد داشت. این موجب می شود هنرمندی که برفرض بخواهد فیلمی مثل آژانس شیشه ای و دوئل را بسازد، اخراجی ها را تولید کند .
متاسفانه در جامعه ای زندگی می کنیم که باید همان اخراجی ها را بسازیم. قبل از انقلاب همه کشورهای اطراف همچون ترکیه، عربستان و …. در هنر و موسیقی از ما الهام می گرفتند این در حالی است که امروزه کاملا برعکس شده است و ما از روی آنها حتی کپی برداری می کنیم. حداقل نمی آییم از موسیقی شیک غرب الهام بگیریم. همه پناه برده اند به موسیقی عربی و ملودی های قدیمی ترکی و یونانی و ….! و همه اش کپی و کپی و کپی!

اصلا گوش مردم، سلیقه و ذایقه اشان عوض شده است. پیش از انقلاب اوضاع خیلی بهتر بود و به عبارتی می توان گفت چه بودیم و چه شدیم؟! در حالی مردم در دهه های پیش از انقلاب از موسیقی خوب استقبال می کردند که امروزه سلیقه اشان به سمت موسیقی نوحه ای و …. گرایش دارد و به موسیقی های بی محتوایی که اصالتا ایرانی نیستند چرا که ایرانی روز به روز دارد اعتماد به موسیقی در خود را از دست می دهد. پناه آورده ایم به موسیقی های بی هویت که چیزی در آن‌ها وجود ندارد. ما باید به دنبال موسیقی اصیل خودمان باشیم و نه موسیقی دست و پا شکسته کشورهای دیگر!

 

فکر می کنید علتش چیست؟
شما فکر می کنید چه فضایی در جامعه ما به وجود آمده است؟ یک سر به کافی شاپ های دور و اطراف خودتان بزنید . آن وقت خواهید دید که چهارتا جوان به شکل گروهی برای قلیون کشیدن آمده اند و هر کدامشان یک گوشی همراه به دست دارد و کار خودش را می کند. وقتی وضعیت به این منوال است و هر کسی در موبایل خود با دوستان مجازی اش مشغول چت کردن است و دوستان واقعی اش را فراموش می کند، چگونه توقع داریم اهل موسیقی باشند و موسیقی خوب را دنبال کنند؟ چگونه توقع داریم کتاب بخوانند؟
کشوری که در گذشته اولین پیوند و عمل جراحی چشم را انجام داده است، اینقدر اعتماد به نفس جوانهایش پایین آمده که همگی به عقده های درونی خود پناه آورده اند و اتاقهای عمل را قرق کرده اند نت جایی که ایران در این زمینه اولین باشد.
واقعا باعث تاسف و شرمندگی است که اینها حتی به خود اجازه نمی دهند دو تا فیلم خوب ببینند، موسیقی خوب بشنوند و… اما اولین کشور به لحاظ جراحی زیبایی را از آن خود کرده اند.

این نشان دهنده افسردگی در جامعه است . ما با جامعه ای افسرده طرف هستیم. امروزه خواننده ای که کارهای نازل می خواند؛ و مردم را می رقصاند، بیشتر طرفدار دارد و مورد استقبال بیشتری واقع می شود. من نوعی باید بروم در قهوه خانه ها و بندری بخوانم تا مخاطب جذب شود! متاسفانه گوش مردم ما توی کمرشان است. برای همچین مردمی واقعا ما چه چیزی بسازیم ؟ گرسنگی بکشیم، زحمت بکشیم و کار بسازیم که مردم بخندند! بعد کنسرتت نفروشد. کار خوب هم که بسازی قضیه همین است. محمد اصفهانی، علیرضا عصار، خشایار اعتمادی و دیگران در گذشته چه خواندند و امروزه جوانترها چه می خوانند؟ اصلا قابل مقایسه نیست! خوانندگانی امثال ما که کارهای خوب ارائه کرده اند،ناامید شده اند. این در حالی است که کشور ما جزو کشورهای جوان دنیاست و انتظار می رود جوانانی فرهیخته داشته باشد چون قشر بزرگی از این جوانان تحصیلات عالیه دارند. امیدوارم روزی برسد که تمامی این مشکلات از سر راه موسیقی برداشته شود .

محمد علیزاده و فریدون سلام