اشتراک با دوستان

متن ترانه

بعدِ اون همه دروغ، حالا فهمیدم چرا
یه دفعه عوض شدی…که چی بوده ماجرا
خیلی سخته باورش…خیلی سخته به خدا
وقتی پیش اون بودی، وقتی خوش بودین با هم
من دیوونه همش، نگرانت می شدم
داره می سوزه دلم، واسه احساس خودم
چرا تا حالا نمی دونستم، یکی دیگه با تو همنفسه؟
دستای اونو می گیری اما، دستای من واسه تو قفسه
هر چی می خواستی سرم آوردی، دیگه دروغ و دورویی بسه
چرا تا حالا نمی دونستم، یکی دیگه با تو همنفسه؟
دستای اونو می گیری اما، دستای من واسه تو قفسه
هر چی می خواستی سرم آوردی، دیگه دروغ و دورویی بسه
چرا تا حالا نمی دونستم…نمی دونستم…
دستای اونو…دستای اونو…
هر چی می خواستی سرم آوردی….
چرا تا حالا نمی دونستم، یکی دیگه با تو همنفسه؟
دستای اونو می گیری اما، دستای من واسه تو قفسه
هر چی می خواستی سرم آوردی، دیگه دروغ و دورویی بسه

ناصر صدر دروغ