اشتراک با دوستان

متن ترانه

اگه یک روز برسه زمین به جام آسمون. اگه یک روز برسه محشر و ای دنیا تموم.
اگه یکدفه بکنت خدا ای دنیا زیر و رو. اگه هم جدا ندنتن زن از مرد و شو ا روز.
انسان غافلن والله که انسان غافلن آدمی لحظه به لحظه به طرف مرده اریت.
راهی بی همن چه بهته که وا یک خنده بریت. دل وا ای ثروت و ای دنیای فانی خو نبنت.
دلخو یک لحظه وا او خالق عادل خو ببنت. انسان غافلن والله که انسان غافلن
آدمی که همه ی عمر فقط بی خو اگینت روی گنبد گناهوش با غرور و کبر انینت
آدمی که از یه چک خونن و آبن چه اگیت؟ وقتی هم مرد ابو خوراک صد کرم چه اگیت؟
آدمی که از یه چک خونن و آبن چه اگیت؟ وقتی هم مرد ابو خوراک صد کرم چه اگیت؟
انسان غافلن والله که انسان غافلن آدمی به پول انازت یا به قامت یا به زور؟
پول که بادن قامتم اشکینت و پیر ابوت و کور یه روزی هم مرگ اتات و روح اریت از قامتش
زیر خروار فراموشی اکردن بی تنش انسان غافلن والله که انسان غافل
آدمی وقتی افهمت که دگه دیرن براش حالا او رو اسب تسخیرنو خشخاشن هواش
جون اکنت تا عمر ادیت به خاطر مال و منال. عاقبت هم نادونه که امونت یا که زوال.
انسان غافلن والله که انسان غافلن

ناصر عبداللهی انسان غافلن