اشتراک با دوستان

متن ترانه

نتوان گفت که این قافله وار میماند
خسته و خفته . از این خیر جدا میماند
این ره این نیست که از خاطره اش یاد کنیم
این سفر . همره تاریخ به جا میماند
این ره این نیست که از خاطره اش یاد کنیم
این سفر . همره تاریخ به جا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغ دلسیر ز هر دام رها میماند
میرسی آخر و افسانه وا ماندن ما
همچو داغی به دل حادثه ها میماند
بی صداتر ز سکوتیم
بی صداتر ز سکوتیم
ولی گام خروش نغمه ماست که در گوش شما میمانید
بروید ای دلتان نیمه . که در شیوه ما
مرد با هر چه ستم هر چه بلا میماند
بروید ای دلتان نیمه . که در شیوه ما
مرد با هر چه ستم هر چه بلا میماند

ناصر عبداللهی شیوه ما