نگاهی به آلبوم «گفتم نرو» محمد علیزاده

19 بهمن 1395 11:25 ق.ظ یادداشت

فراموش نکنیم در جامعه ی امروزمان آب هم اگر خواستیم بنوشیم حواسمان باشد که با حساسیت و وسواس بنوشیم.چرایی اش را عرض خواهم کرد. راستش سخن در باب ” گفتم نرو” ی محمد علیزاده است که تازه اثر دنیای موسیقی پاپ کشور است.

اما اجازه بدهید چرایی عرض اول سطرم را برایتان شرح دهم: دو دلیل مهمتر و مهم که در ابتدا می پردازیم به بیان دومی و آن اینکه فراموش نکنیم در گوشه گوشه ی دنیا کم نیستند شمار متقلبانی تظاهرنما که خارج از تخصص و دانششان در جهت بدست آوردن کم ارزش ترین ماهی از گل آلودترین آبها به آب میزنند.کارهایی می کنند که در مواردی شرم از به زبان آوردن اعمال نقت بارشان داریم . این گروه برایشان آنچه که اهمیت دارد ساز مخالف زدن در باب همه چیز و همه کس است در پی بدست آوردن ماهی کم ارزش شهرت.

اما دلیل مهمتر اینکه فراموش نکنیم تاثیر جملات به بلند و کوتاه بودن قافیه و اوزانش نیست, تاثیر جملات در کلماتی است که در کنار هم چیده می شوند. فراموش نکنیم مبادا ناخواسته با چیدن کلمه ای نا مناسب در جملاتمان شخصی را به ناحق بالا برده یا آنچه که مستحق تشویق است را در جهت اهداف شخصی مان بکوبیم.

همه اینها را عرض کردم تا مقدمه ای باشد بر این جمله ی کوتاه که کلمات حقیر نه از روی تخریب و نه از روی ارادت بی جهت و تشویق نابجاست. به بیان ساده تر نه سایز و اندازه ی اشاعات و تفکراتمان در حدی است که بتواند این اثر گذاری را داشته باشد و نه جایگاهمان . اگر هم نقدی است فقط و فقط از دید یک مخاطب پرو پا قرص دنیای است که در بابش قلم بروی دفتر می چرخانیم.

واقعیت آنکه محد علیزاده را قبل از به شهرت رسیدنش و از اواسط بهار ۸۶ در سالنی مملو از تماشاگر که اینبار نه بخاط اجرای کنسرت یا چیزی شبیه آن بلکه در صحنه ای متعلق به هنر نمایشی می شناسم .تاتری مذهبی با صدای قوی راوی تاتر همراه با موسیقی همین راوی کاری با احساسات تماشگرانش کرد که خیلی از تماشاگرها تاب دیدن ادامه ی نمایش را نیاوردند و در خارج از سالن ادامه داند و آنهایی هم که مانده بودند سرو پا اشک و بغض بوند.ان نمایش به پایان رسید و امروز در تقاطع ” گفتم نرو ” پشت همان چراغی قرار گرفته ام که محمد علیزاده و تیمش آلبومی تازه را رقم زده اند.

آلبومی در همان حال و هوای آشنای محمد علیزاه برای به شور آوردن احساسات طرفدارانش

محمد علیزاده ای که همان سال ۸۶ نشان داد که خدای به وجد آوردن احساس شنونده است. اینبار پس از ۴ سال از گذشت انتشار آخرین آلبومش یعنی “دلت با منه ” به همراه پکیجی از آلبوم سوپرایز که ساعاتی قبل از انتشار در فضای مجازی دست به دست شد به سراغ احساسات اهالی موسیقی آمده .

کمی زود است برای بررسی موفقیت این آلبوم .باید روزها بگذرند و و ببینیم چند روز بعد از انتشار صدای قطعات این آلبوم از درون خودروهای پشت چراغ ها فضای بیرون را درگیر می کند . البته ملاک شاید از نگاه منتقدان این نباشد اما اگر داریم موسیقی می سازیم برای اینکه مردم بشنوند پس باید اصلی ترین ملاک را هم همین قرار دهیم.یعنی مردم.

نبرد فتح قلب و احساسات از چند هفته پیش آغاز شد.جایی که محد علیزاده و تیمش و مغز متفکر این تیم یعنی میلاد ترابی قطعه ی “عشقم این روزا ” را در فضای مجازی پخش کردند.قطعه ای با همان حال و هوای چیزی که مخاطبان انتظار شنیدنش را داشته اند.قطعه ای که نفس ها را در سینه حبس کرد تا همه منتظر ۲۶ دی ماه ۹۵ و لحظه ی انتظار آلبوم باشندو سال نه چندان خوب دنیای موسیقی و دلخوری هواداران را کمی مرهم باشد.اما اشاره ای داشته باشیم به قطعات این آلبوم .

قطعات اول آلبوم ها همیشه با هوشمندی و درایت انتخاب می شوند.اینجا هم همین هوشمندی دیده می شود اثری خوب و مهیج با اکتی مناسب که با حال و هوای آشنای فضاهای محمد علیزاده ای مخاطب را مشتاق می کند برای قطعات بعدی.

اما امضای اثر را به جرات می توان در قطعه ی ” بیمار ” دید .جایی که موسیقی فرشید ادهمی بروی ترانه ی از مهرزاد امیرخانی می تواند بارها و بارها تکرار و شود و تداعی ساز خاطرات خوب گذشته باشد.

قطعه ی چهارم و قطعه ی ” خدانگهدار “دوباره حال و هوای محمد علیزاده با همان حس های معروف با همان صدایی که می گویند غلو دارد .یک گام رو به جلو در چارچوب حال و هوایی آشنا کاری که تئوری مولف را کاملا رعایت کرده و حق مطلب را ادا می کند.

اما اگر به دنبال متنی متفاوت هم در این آلبوم باشیم می توانیم به سراغ ترانه ی “تصمیمتو بگیر ” با متنی خوب از سید محمد کاظمی رفت.جایی که همه چیز خوب در جایش نشسته و القا کننده ی حس غریبی است از ترکیب خوب متن وهارمونی و موسیقی.

راستش باقی قطعات را می توان برای محمد علیزاده ای که انتظارها از خودش خیلی بالا برده بود آثاری قابل قبول و لی نه چندان شاخص ارزیابی کرد.اگر به دنبال اثری متفاوت و به دنبال سورپرایز شدن بودیم راستش اینجا شاید کمی سخت بتوان پیدایش کرد.

اما بی شک باید تبریک گفت به هوادارن و فن های علیزاده چون احتمالا همان قطعاتی را شنیدند که انتظارش را داشتند ساعتها با قطعات این آلبوم می توانند خیابان ها را به مرور خاطرات گذشته شان بگذرانند و لبخند های بغض دار و با معنی طرفداران محمد علیزاده را دوباره زنده کنند.

اما حرف آخر اینکه فراموش نکنیم نقدی هم اگر هست همان جمله ی معروف در جهت اعتلای فرهنگ موسیقی و هنر با ارزش ایران زمین است البته اگر بتوان با تخصص تر و با مطالعه تر نقطه ی پوششی باشد بر چرایی دلایل اولین سطرهای این نوشته.

زمان و روزگار همیشه بهترین محکمه و قاضی اند برای ارزیابی آثار .باید منتظر ماند و دید که قاضی زمان چه حکمی را برای پرونده ی “گفتم نرو ” اثری از محمد علیزاده صادر می کند.

محمد علیزاده تاج سر