اشتراک با دوستان

متن ترانه

خدا در روستای ماست
خدا در روستای ماست
خدا در روستای ما کشاورز است
کشاورز است
خدا را دیده ام با کارگر ها مهر را می کاشت
ایمان را درو می کرد
خدا روی چمن ها می دمید و می دوید از روی شالیزار
خدا با باد و گندم زار می رقصید
خدا با باد و گندم زار می رقصید
خدا با کدخدای روستای ما برادر نیست
خدا با کدخدای روستای ما برادر نیست
خدا از آبشار کوه های روستا جاریست
کنار چشمه ی پاکی
کنار چشمه ی پاکی
خدا را دیده ام با دستهای ساده و خاکی
خدا هم همچو دیگر مردمان روستا از کدخدا شاکی
خدا هم اشکهایش را تهی می کرد روی کشتزار روستای ما
خدا در روستای ماست
من از این روستای سبز و از این بوی شالی
می شوم سرمست
من از این روستای سبز و از این بوی شالی
می شوم سرمست
خدا هر جا که بوی گندم و آب و علف باشد
خدا هر جا که بوی گندم و آب و علف باشد
در آنجا هست
خدا در روستای ماست
خدا در روستای ما کشاورز است
کشاورز است
کشاورز است

پرواز همای خدا در روستای ماست