اشتراک با دوستان

متن ترانه

حرفی بزن تو ای درد آشنا
می شکنی چرا قلب مرا
منی که عمری پا به پای تو دویده ام
منی که جز عشقت گلی دگر نچیده ام
ندارم بغضی از تقدیر
از این دوران دور و دیر
خدا می داند
سپردم هر چه هست هستی
بدستت ای می مستی
خدا می داند

گروه چارتار حرفی بزن