متن ترانه

یک شب مهتاب داده فریبم یک لبخند تو
تا شوم اگه دل دیگه ناگه شد پا بند تو
چشم تو جادو کرده به کارم داده آزارم
هر شب و هر روز ما نده به راهت چشم خونبارم
نشسته ام من به ما تم دل
شکسته زورق نشسته در گل
به ساحلی که دورم از نگاه تو
به ساحلی که دورم از نگاه تو
من ز چشمان روزگار چون سرشکی چکیده ام
رنگ شادی رو ای خدا به عمر خود ندیده ام
من ز چشمان روزگار چون سرشکی چکیده ام
رنگ شادی رو ای خدا به عمر خود ندیده ام

امان الله تاجیک نگاه تو