اشتراک با دوستان

متن ترانه

یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت

خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت

از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم

از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم

زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت

زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت

پرتو رنگ رخت پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که داشت

در زیارتگاه دل در زیارتگاه دل پروانه بوی گل گرفت

لعل گلرنگ تو را تا ساغر ومی بوسه زد

لعل گلرنگ تو را تا ساغر ومی بوسه زد

ساقی اندیشه ام پیمانه بوی گل گرفت

عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد

تا به صحرای جنون تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت

از شمیم شعر شور انگیز آتش عاشقان

از شمیم شعر شور انگیز آتش عاشقان

ساقی وساغر ،می ومیخانه ساقی وساغر ،می ومیخانه بوی گل گرفت

ساقی وساغر ،می ومیخانه بوی گل گرفت

می ومیخانه بوی گل گرفت

ایرج بسطامی دریا