متن ترانه

گفته بودم میروی دیدی عزیزم آخرش سهمه ما از عشقه هم شد قسمت زجر آورش
زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست رفتنت یعنی مصیبت زجر یعنی باورش

حاله من بعد از تو مثله دانش آموزیست که خسته از تکلیف شب خوابیده روی دفترش
مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حاله من با دیدنه انگشترش

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
جای من این روزها میزیست کنج کافه ها یک طرف اندوه و من یاد تو سمت دیگرش

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
جای من این روزها میزیست کنج کافه ها یک طرف اندوه و من یاد تو سمت دیگرش

عشق هر جا میرسد آتش به دلها میزند درد را جا میگذارد در دل خاکسترش
بی تو بین گریه ها یاد تو در آغوشم است من شدم مرداب و یاد تو شده نیلوفرش

حاله من بعد از تو مثله دانش آموزیست که خسته از تکلیف شب خوابیده روی دفترش
مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حاله من با دیدنه انگشترش

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
جای من این روزها میزیست کنج کافه ها یک طرف اندوه و من یاد تو سمت دیگرش

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
جای من این روزها میزیست کنج کافه ها یک طرف اندوه و من یاد تو سمت دیگرش

ایهام حال من