باب دیلن: انسان (این میمون بیپشم) هر قدر قوی در برابر مرگ ضعیف است
در حالی که تمامِ دنیا درگیر و همچنان در بهتِ ویروسِ بدیمنِ کرونا هستند و بسیاری از موزیسینها (در تمام دنیا) ترجیح دادهاند تا فعالیتهای خود را به شکلِ کامل متوقف و انتشارِ آثارشان را به زمانِ دیگری موکول کنند، «باب دیلن» – آهنگساز، ترانهسُرا و خوانندهی افسانهای- بعد از هشت سال، این روزها را برای انتشارِ آلبومِ جدید خود انتخاب کرد نامش را گذاشت: «راههای زمخت و خشن».
به گزارش اخبار موسیقی واوموزیک ، آلبومِ جدیدِ «دیلن» رگههایی از موسیقی بلوز را با شیوهٔ داستانگویی موسیقی فولک درآمیخته است و تعدادی از آوازهایش محزون هستند و تعدادی دیگر آمیخته با طنزی تلخ هستند. او از همان عنفوانِ جوانی، به موسیقی بلوز و کانتری علاقه داشت و شیفتهی موسیقی راکاندرول بود، حالا هم به نظر میرسد در آخرین اثر خود، با ده قطعهای که همهشان دربارهی مرگ و زندگی است، دِینش را به این موسیقی ادا کرده است.
«باب دیلن» آخرین بار در سالِ 2012، آلبومِ «طوفان» را که دربارهی غرقشدن کشتی تایتانیک بود، منتشر کرد و از آن زمان به بعد، این خواننده دیگر آلبومی به انتشار درنیاورده بود (از آلبومهای کاور او میگذریم) و حالا در آستانهی 80 سالگی، اثری خوانده که اگرچه مضمونِ اصلیاش دربارهی مرگ و زندگی است؛ اما چون همیشه دغدغههای اجتماعی و سیاسی او را نیز میتوان در آن مشاهده کرد؛ همانطور که چندی قبل، وقتی ترانهای طولانی را دربارهی دههی 60 و ترور جان اف کندی با نام «قتلی به غایت اشتباه» منتشر کرد، میشد این دغدغه را در آن مشاهده کرد.
او در آن ترانه خواند:
گفتم روح این جامعه تکه پاره شد
از اینجا به بعد آرام آرام تباه میشود
و سی و شش ساعت از روز داوری گذشته است
این ترانه که به گفته دیلن خیلی پیشتر ضبط شده؛ نیمهشب و بیهیچ سرو صدایی (قبل از پخش) منتشر شد و «دیلن» در بیانیهای کوتاه دربارهاش نوشت: «خوشبختم که سالهاست از حمایت و طرفداری شما برخوردارم. این ترانهای است که مدتی پیش ضبط شده اما منتشر نشده بود و حال ممکن است برایتان جالب باشد.»
او در این قطعه، علاوه بر ترور کندی، فرهنگ پاپ را نیز به نقد کشید و در پنج دقیقه آخر، موسیقیهای مورد علاقهی خود را آورده بود.
او سالها قبل نیز برای تحریک وجدان عمومی مردم آمریکا در قطعه «پلیدترین قتل» به فاجعه ترور جان اف.کندی رییس جمهور فقید ایالات متحده آمریکا پرداخت و خطاب به این سیاستمدار خواند:
«با نفرت میکُشیمَت، بی حرمت میکُشیمَت
سُخره میکنیمَت، شوکه میکنیمَت
اینها را میگذاریم پیش چشمهایت
یکی را هم داریم که بگذاریم سر جایت»
شاید همین مساله بود که بلافاصله بعد از قتل جان اف. کندی، جایزه تام پین را از کمیته آزادیهای مدنیِ ضروری و ملی دریافت کرد، هرچند که بلافاصله نقش کمیته را زیر سؤال برد و اعضای آن را پیر و طاس خواند و ادعا کرد ردی از خودش (و همه) در قتل کندی توسط لی هاروی اسوالد میبیند.
«قتلی به غایت اشتباه» با 16 دقیقه و 57 ثانیه، طولانیترین ترانهای است که تا به حال از دیلن منتشر شده است، هر چند که او پیش از این نیز ترانههایی طولانی خوانده بود.
این خوانندهی اسطورهای در گفتوگویی پیرامونِ این اثر گفته است: «به مرگ نوع بشر فکر میکنم (نه دربارهٔ مرگ خودم بلکه به شکل کلی دربارهٔ مرگ) یعنی به سیر غریبِ این میمون بیپشم. هر موجود انسانی، هر قدر قوی و مقتدر، وقتی پای مرگ در میان باشد، ضعیف است.»
او پیش از این هم دربارهی مرگ خوانده بود:
و مگر انسان چند سال زنده می ماند
پیش از آنکه بتواند به آزادی برسد؟
او در «راههای زمخت و خشن»، مثل همیشه نقبی به سیاست زده است؛ چیزی که به نظر میرسد دهههاست دغدغهی خوانندهی بزرگ است؛ برای مثال در سال 1963 به خاطرِ تن ندادن به سانسور، بیش از همه به عنوان یک چهرهی فعال سیاسی و اجتماعی مطرح شد. آوازهای اعتراضی او همراه با «جوآن بائز» به عنوان اعضای جنبش حقوق مدنی و به ویژه در راهپیمایی واشنگتن برای «شغل و آزادی» در 28 آگوست آن سال، نقش سیاست را در زندگی خوانندهای پررنگ کرد که تنها 22 سال داشت.
او در همان زمان قطعهی «تنها بازیچهای در دست آنها» را خواند که به قتل فعال حقوق مدنی -مدگار اورز- اشاره داشت یا «مرگ ملالتبار هتی کرول» دربارهی مرگ کارگر سیاهپوست توسط «ویلیام زاتزینگر» سفیدپوست بود. «نژاد پرستی» همان مسالهای است که جامعهی امروز امریکا بیش از هر زمانِ دیگری درگیر آن است و علاوه بر آن و «خشونت پلیس» به محوریترین بحث در این کشور بدل شده است و این درست همان موضوعی که دیلن از دهه هفتاد میلادی در موردش سروده و خوانده است.
دیلن سالها قبل در آهنگ «پیامبر دروغین» این آلبوم میگوید:
«من پیامبر دروغین نبودم
فقط آنچه گفتم را سرودم
برای فرود آوردن انتقام
بر سر کسانی آمده بودم»
اما مضمون غالب تازهترین آلبوم این خوانندهٔ ۷۹ سالهٔ آمریکایی مرگ است. نخستین آهنگ این آلبوم که «بسیاران در منند» نام دارد با این بندها آغاز میشود:
«امروز و فردا و دیروز نیز
گلها میمیرند مانند همهچیز
و کمی بعد میسراید:
«در یک بستر میخوابم با مرگ و زندگی»
این خوانندهی 79 ساله حالا در اوجِ دوران شکوه است. دیلن در بهار 2001 اولین و تنها جایزه اسکار و همچنین گلدن گلوب را برای ترانه Things Have Changed که در فیلم «پسران شگفت» (Wonder Boys) به کارگردانی کرتیس هنسن (کارگردان آمریکایی که ماه گذشته از دنیا رفت) اجرا کرده بود، دریافت کرد. هیئت داوران جایزه ادبی پولیتزر در سال 2008 جایزه ویژه خود را برای «تاثیر عمیق در موسیقی عامه و فرهنگ آمریکایی» به باب دیلن اعطا کرد. باب دیلن در مراسم اهدای جوایز پولیتزر حضور پیدا نکرد و پسر فیلم سازش، جس دیلن را به جای خود به مراسم فرستاد تا جایزه را دریافت کند. این جایزه و همچنین جوایزی مانند «نشان ملی هنر» سال 2009 و «مدال رییس جمهوری آزادی» سال 2012 باراک اوباما و لژیون دونور 2013 از جمله جوایزی بودند که مانند نوبل امسال در میان 43 جایزه دریافتی و 27 نامزدی جوایز دیگر اغلب با بی اعتنایی باب دیلن مواجه شدند. هرچه باشد او سنگ غلتانی است در مسیر باد؛ اما انتخاب آکادمی نوبل از همه بحث برانگیزتر بوده است؛ بعضی از اهالی ادبیات احساس میکردند که این بار آکادمی نوبل جایزه ادبیات را به یکی از اهالی موسیقی داده است.
در همان زمان «صلاح الدین احمد»، نویسنده عرب- آمریکایی، از جمله منتقدانی بود که بعد از اعلام جایزه نوشت: «خدا می داند چندین ترانه سرای دیگر در زبان های دیگر پیش از او می توانستند این جایزه را بگیرند؛ اما جویس کرول اوتس که از او به عنوان یکی از بخت های دریافت نوبل یاد می شود، گفت: «بسیاری از ما تحت تاثیر موسیقی دهه 60 دیلن بوده ایم. به ویژه مونولگ ها و ترانه های قوی و دراماتیک او.
آخرین تورهای اجرای موسیقی باب دیلن به دلیل انتشار ویروس کرونا لغو شد. او که در سال ۲۰۱۲ مدال آزادی را از دستان باراک اوباما دریافت کرد، در سه دههٔ گذشته پیوسته در سراسر جهان موسیقی اجرا کرده است.