اشتراک با دوستان

متن ترانه

رخ دادن ِ عریان ِ تو،
کنار ِ ناگهانه‌گی، یه اتفاقِ ساده نیست،
شوقِ نفس کشیدنه
وسوسه‌ی سرخ ِ تماشا کردنه،
این همه زیباشدگی،
کشفِ به خود رسیدنه
تکون نخور!
یه لحظه‌ی دیگه توی «رفتن» بمون
تا این نفس‌بُریده‌گی حک بشه روی خاطره
کنار ِ دل‌واپسی ِ تقویم، لب‌خندی بزن
که دل‌دل و دل‌شوره از آینده‌ی رویا بره
عکس ِ تو رو... آخ
اگه می‌شد، می‌تونستم بگیرم،
طعم ِ غزل‌‌پاره می‌داد، لبام از بوسیدنِ‌ش
گذشته پرَ‌پر می‌شد از «گذشتن» از این حادثه
آینده «آینده» می‌شد، به اشتیاق ِ دیدن‌ِش
آخ، اگه می‌شد عکسی از تو می‌گرفتم، رو به من
از همه‌ی فاصله‌ها جهان همین‌جایی می‌شُد
از هُرم ِ آتیش‌بازیِ تصویرِ عریانی ِ تو،
می‌مُرد مرگ و زنده‌گی مُرور ِ زیبایی می‌شُد
تا تو به جانب ِ جهان،
آغوش‌ِتو وا می‌کنی،
خورشیدای ِ منتظر، تَک‌تک به سمت ِ من می‌آن
ترانه‌های گم‌شده، سمفونیایِ ناتموم،
دوباره‌گی می‌کنن و
یه فرصت ِ تازه می‌خوان
الآن که عریان رد می‌شی
از آینه و مگنُلیا،
می‌میرم از زیبایی و دوباره به دنیا می‌آم
تا من همیشه‌گی کنم این شعرِ دل‌بَرانه‌رو
کاش‌کی زمان گم می‌شد و
ای‌کاش یه دوربین بود باهام
عکس ِ تو رو، آخ
اگه می‌شد،
می‌تونستم،
بگیرم...

بیژن مرتضوی عکس توئه