مهرداد خدیر ، اخبار موسیقی ،اخبار موسیقی ایران، واوموزیک،vavmusic

بی اعتنایی فرهنگستان به فوت شجریان عجیب است؟

22 مهر 1399 10:57 ق.ظ ایران

سکوت «فرهنگستان زبان و ادب پارسی» در قبال درگذشت یکی از برجسته ترین و محبوب ترین خدمت گزاران و پشتیبانان و مروّجان زبان و ادب فارسی هم مایه شگفتی است و هم نیست.

 

به گزارش اخبار موسیقی واوموزیک ، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: سکوت «فرهنگستان زبان و ادب پارسی» در قبال درگذشت یکی از برجسته ترین و محبوب ترین خدمت گزاران و پشتیبانان و مروّجان زبان و ادب فارسی هم مایه شگفتی است و هم نیست.

 

(مایه شگفتی) هست چندان که میلاد عظیمی پژوهش گر زبان و ادب فارسی نوشته است:

«محمدرضا شجریان تنها یک موسیقی دان و آوازخوان یکتا نبود. او از بزرگ ترین و کارآمدترین حامیان زبان و ادبیات فارسی در روزگار ما بود. به این معنا که یک عمر با انتخاب و خواندن اشعار خوب فارسی، مروّج زبان و ادب فارسی و خادم فرهنگ ایرانی بود.

شجریان همواره بر اهمیت انتخاب شعر خوب تاکید کرد و کوشید شعرهای خوب بخواند. مجموعا هم توفیق فراوان داشت. با کیمیای جاذبه هنرش توانست در عصر عسرت شعر و ادب کهن، سلایق نوجو و سنت گریز را نیز با میراث ادب فارسی مرتبط بدارد. مردم در پرتو هنر شجریان با شعر سعدی و حافظ و مولانا و عطار و شاعران برجسته معاصر انس گرفتند. ذهن و زبان شان آراسته و گرانبار از شعر فارسی شد. و این باب تا دیر و دور گشوده خواهد بود. خدمت شجریان به زبان فارسی مستمر و مستدام است.»

چنان که او به درستی اشاره کرده خسرو آواز ایران «نه فقط در ایران مردم و بخصوص نسل های جوان را با زبان و ادب فارسی پیوند داد که به پشتوانه هنرش مبلغ و پشتیبان زبان و ادبیات فارسی در جهان و بخصوص کشورهای قلمرو زبان فارسی بود و پیام های تسلیت همزبانان افغان و تاجیک جایگاه فراملی شجریان را نشان می دهد.»

با این حال فرهنگستان زبان و ادب پارسی خود را به ندیدن یا نشنیدن زده یا شاید توجیه کنند موضوع به عرصه هنر خاصه موسیقی و طبعا فرهنگستان هنر مربوط است حال آن که چنان که اشاره شد شجریان فراتر از آواز و موسیقی بود. باری، فرهنگستان زبان و ادب فارسی نه تنها پیام نداده و بی اعتنایی کرده که تارنمای آن نیز اشاره ای نکرده و به روی خود نیاورده است!

در عین حال(مایه شگفتی) نیست چون ریاست فرهنگستان با کسی است که سیاست و مصلحت را بر ادبیات ترجیح می دهد و هر چند اهل نثر و شعر است اما صبغه سیاسی (از جنس معطوف به قدرت و نه کشف حقیقت) او می چربد و به همان دلیلی پیام نداده که روزنامه همفکر خبر درگذشت استاد آواز ایران را بر خلاف دیگر رسانه ها در صفحه نخست نیاورده و کم اهمیت شمرده است.

باز(مایه شگفتی) هست چون رییس آن با حکم رییس جمهوری منصوب می شود و از دولت بودجه می گیرد و بودجه همان پول مردم است و مردم این خنیاگر را دوست داشتند و دارند.

و نیست چون رییس جمهوری سابق که مورد علاقه رییس فرهنگستان بود با فرهنگستان هنر و علوم هم برخورد سیاسی داشت و رییسان آنها را تغییر داد و رییس فرهنگستان ادب هم به همان راه می رود.

و البته هست چون فرهنگستان تنها رییس آن نیست و جمعی از چهره های شاخص فرهنگی عضو پیوسته آن اند و با این عنوان می توانستند و هنوز هم می توانند اطلاعیه صادر کنند و شجریان را از منظر ادبیات بستایند البته اگر بیم توبیخ آقای حداد را نداشته باشند!

و نیست چون تا بوده همین بوده و چنان که پیش تر نوشتم معیار ستایش نزد اینان، میزان کرنش است و شجریان اهل کرنش نبود.

با این همه سکوت فرهنگستان زبان و ادب پارسی و به تعبیر درست تر بی اعتنایی رییس آن در قبال رخدادی چنین خسارت بار از اجر و ارج محمد رضا شجریان نمی کاهد اگر نیفزاید!

روزی روزنامه نگاری به بهانه حضور حداد عادل در انتخابات ریاست جمهوری نوشته بود او ۱۲ میلیون رای دارد. نیم میلیون برای خودش و ۱۱ ونیم میلیون هم برای رقیب یا رقبا! به این اعتبار سکوت و بی اعتنایی تشکیلات متبوع ایشان،جایگاه اجتماعی شجریان فقید را روشن تر می سازد و محبوبیت افزاست نه محبوبیت زدا.

نمی خواهم «هست» و «نیست» های بالا را ادامه دهم اما این اتفاق یادآور سخنی از دکتر محمود سریع القلم است که وقتی سخنرانی یا صاحب منصبی در حضور اهل فن به دانش آنان طعنه می زند آنچه بیشتر مایه تعجب است سکوت مستمعین و ادامه حضور آنان است و این که جلسه را ترک نمی کنند.

با این نگاه اعضای ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز نه به یاد شجریان که در پاس داشت شخصیتِ خودشان و به صفت حقیقی خود نیز آیا نمی توانند پیام بدهند یا برای این کار هم باید از غلامعلی حداد عادل اجازه بگیرند؟

امین بانی هوای دوری