اشتراک با دوستان

متن ترانه

محکوم به عشقم
محکوم عشقم گرفتار یار
مثل پرنده هوادار یار
مثل یه سایه به همراه یار
بود و نبودم به دلخواه یار
هر چی که یار گفت دلم گفت به چشم
از گل و خار گفت دلم گفت به چشم
هر جا که یار بود دلم گفت برو
با گل و خار بود دلم گفت برو
یار اگه جانان خریدار شد
به گل سرخ توی بازار شد
گوش و دل من به افسون یار
فکر دلم من پریشون یار
گوشه ی چشمام فقط جای یار
کار دو چشمام تماشای یار
یار اگه جانان خریدار شد
به گل سرخ توی بازار شد
ای گل سرخ دل من خار شو
هر چی شد از دست همین بار شد
محکوم عشقم گرفتار یار
مثل پرنده هوادار یار
مثل یه سایه به همراه یار
بود و نبودم به دلخواه یار
هر چی که یار گفت دلم گفت به چشم
از گل و خار گفت دلم گفت به چشم
هر جا که یار بود دلم گفت برو
با گل و خار بود دلم گفت برو

در بحث شرکت کنید
دیدگاه شما

حبیب محکوم