اشتراک با دوستان

متن ترانه

اگر یکه باشی به نام آوری
اگر مهر باشی به روشنگری
اگر روزگاری تو را بر نهند
نگین حکومت بر انگشتری
دو صد حشمت آنچنانی تو را
نیرزد به یک لحظه بی مادری
خاتون شبهای شعرم چشات آغاز شکفتن
مخمل شب رنگ موهات جای امنی واسه خفتن
خاطرت خیلی عزیزه واسه این همیشه تنها
حرم آغوش بزرگت مثل خورشید توی شبها
تو غنیمت بزرگی توی این قحطی عاشق
تویی داغ عاشقانه رو تن سرخ شقایق
اگه عشق با شکوهم واسه قلب تو حقیره
بگو تا هر چی که دارم پیش پای تو بمیره
بگو تا برات بیارم هر چی خواستنی تو دنیاست
بگو تا برات بمیرم مثل تشنه که تو دریاست

خشایار اعتمادی خاتون