متن ترانه

با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
میپوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت
با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
میپوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت
باور نمیکردم با اون تو خوشحالی تا تهش که دیدم من دلم آروم شد و خوابید
چشمامو که بستم کابوس شد و آتیش تورو دیدم بودی تشنه دلم بارون شد و بارید
اگه وایسی شاید مثل من نیاد هرچی‌ خواستی‌ من که گرفتم برات
کردیم آشتی‌ نشد مثل اولاش همش تا نصف شب دعوا
گفتم نرو اون روز رسید خواستی‌ هر دومون دور بشیم
هر گل بود بوش یک چیز من تو اون یکی
با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
می پوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت
با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
می پوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت
می‌دونم کلیشس ولی‌ اگه بری نابودم دنبالت آره خیلیا بودن
وقتی‌ رفتی‌ ریختن سریع اکیپا خونم لش بازی‌ برنامه تکیلا رو هم
از همون اولین باری که دیدمت بود همچی‌ بات عالی‌، آره
نفهمیدم ولی‌ ماری نه نه بسه انقدر گریه زاری بسه
دل من براتو کلی‌ تنگه گفتی‌ میزنی‌ فوری زنگ بم
دعوا با تو با خودی جنگه برنامت این روزا وُدی بَنگه
نمی‌خوام بشه حرفش جایی نه نمیدونی‌ چقدر برام ارزش داری
نه نمی‌خوام بگم دلم شده تنگ کاش بزنه اون زنگ دوباره به من
با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
می پوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت
با دستاش منو پس میزد با حرفاش منو تهدیدم
می پوشید کفشاشو منو ترک میکرد ولی‌ فرداش بازم برمیگشت

بهزاد لیتو و آرتا مثه اولاش