متن ترانه

حسابتو از حساب من جدا کردى چه ساده رفتى تو چه ساده نه
با این حسابا فکر کنم بتونم بگم تو نامردى بذار بگم اینو چرا که نه
واسه هر درى هست یه راه من از هر درى سمتت راه رفتم یهو اینقدر رفتم که خودتو گم کردى
رابطمون میرسید هر شب تهش پس من ریسک کردم واسه برگشتنت
رفتم دیدم اینقدر هستن که دورتو پر کردى
اوو پله ها رفتم رفت اوو نمیرم بالا دیگه , اوو پله ها رفتم رفت اوو نمیرم بالا دیگه
هی هی انداختم یک نگاه به تو یک نگاه به صبح بود بنداز یک نگاه به من یک نگاه به شب
واسه همه روزاىه خوبمى یک مثال نقض نشونم نمیدى یک چراغ سبز
هیچ کارى نمیشه بکنم چون دله داره ترس همه میگن هر چی شده بوده اشتباه من
توام همیشه فکر میکنى که انتقام بهتره حست مثل باد سرد مثل اصطلاح درد اضطراب محض
همه چى رفت پس ها وسط جنگ با زندگى شدم دست تنها
جورى شد که یهو در آوردم رسما شاخ همه دوستام میگفتن که باید دست بردارم
رسما پرم اشک اومد و لبخند ها رفت و جورى شده من رفتارم
که پنج دقیقه راه نمیاد اصلا با من هیشکى زندگى نیست این
حرفامو یک روز یه کسى میشنید الان چى ها
اوو پله ها رفتم رفت اوو نمیرم بالا دیگه , اوو پله ها رفتم رفت اوو نمیرم بالا دیگه

تیک تاک پله ها