اشتراک با دوستان

متن ترانه

بابا بی‌خیال دیگه نازکردنم حدّی داره
ما که رفتیم بعد ما می‌دونی کی دوسِت داره
روتو کم کن دیگه تحفه هم که نیستی به‌خدا
تمومش کن افه‌هاتو بس کن این همه ادا
مگه ما چی کم گذاشتیم از مرام و معرفت
که تو این‌جور با ما بد تا می‌کنی بی‌معرفت
راستشو بخوای دیگه خسته شدم رُک بگمت
به‌دلم نشسته بودی خشکیدی بُریدمت
به‌خدا عشقی که ذلّت بیاره کشکه عزیز
جون هرچی مرده اِن‌قدر دیگه آبرو نریز
گفته بودم نفسی برام می‌رم تا آخرش
نفسی که حرمتم رو بگیره می‌بُرّمش
دیگه اون دنیای پُررنگ و چلچراغت نمی‌خوام
واسه روکم‌کُنی‌ات هم که شده سراغت نمیام
قاطی کردم بد رقم می‌خوام که قیدت بزنم
می‌خوام این دندون عاریه رو از تَه بکنم
عشقی که ما پیشیم بی‌شیله‌پیله صادقه
همه مردم می‌دونن که مشکی اِندِ عاشقه
نمی‌تونم ببخشمت دور شو برو نبینمت
تیکه‌ای بودی از دلم خشکیدی و بریدمت
هزارویک رنگی بدون
دروغ و نیرنگی بدون
واسه دل عاشق من بدنامی و ننگی بدون
راهمو سد کردی عزیز
عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی، با ما بد کردی عزیز
راهمو سد کردی عزیز
عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی، با ما بد کردی عزیز
یادت میاد گفتم بِهِت اگه نمی‌شی مرهمم
تو رو خدا زخمم نشو که تیکه‌پاره است بدنم
تو عین ناباوریا تو هم شدی یه زخم نو
هیچ نمی‌خوام مثل تو شم از جلوی چشام برو

رضا صادقی بخشش