اشتراک با دوستان

متن ترانه

چون پاره سنگی ، عاشقم
به گنجشکی ، هراسان
و هر بار نا امید
بر می گردم به خاک
بر می گردم به خویش...
نا امید و نیازمند
زبانه می کشد آغوشم
به سویت...
از تو دور افتادم
از تو دور افتادم...
در بی مجالی و لالی
به کاغذ آتش رسیده می مانم
جدا شده ای از نخ نگاهم
چون بادکنک ماه...
سال هاست از کرشم باران تو میگذرم
بی چتر و بارانی...
در سایه پنهان میشوم
در گریه پیدا
هرچه هستم از تو دورم ، دور
دور... دور... دور...
هرچه هستم از تو دورم ، دور... دور... دور...

فریدون آسرایی از تو دورم