داوود مقامی مهری
افزودن به پلیلیست
8,759 نگاه
متن ترانه
شوری دارد سرود آشنایی مهری بازآ حذر کن از جدایی
رنج عالم نشسته بر دل من
زان پیمانی که بستی و نپایید
نسیم آرزو گذر کن از کنار کلبه ی من
بیا و لحظه ای نظر نما به کار مشکل من
تو را ای صبح دردبه رویم خنده های دلربا کن
بمان تو بعد از این کنار مننگار خوشگل من
به یاد آن شب زیبا که با هم مست و بی پروا
به زیر نور مهتاب کنار چشمه ای تنها
من و تو فارغ از غمها نشسته خیره بر آب
به دامانم تو می خفتی برایم قصه می گفتی
ز دوران طلایی ولی آن عهدو آن پیمان
به ناگه از چه رو ای جان همه شد نقش بر آب
اکنون که بهشته و بهاره بلبل سر شاخه بی قراره بازآ تو به محفلم دوباره
در بحث شرکت کنید
دیدگاه شما