اشتراک با دوستان

متن ترانه

امشب دل من مونس و همدم نداره
واسه ی این همه درد حتی یه مرحم نداره
امشب به چشام لحظه ای خواب نمیاد
میون این گیر و دار فقط هم تو رو می خواد
واسه تو چه ساده بود دل بریدن از دلم
پس چه طور راضی نمی شم که دلت رو بشکنم
می دونم چاره ی کاره سکوت و غربت و غمه
عشق واقعی می سوزه تنهایی سهم منه
امشب دوباره دل هوایه گریه داره
تو خزونم با تو باشم هر روزش واسم بهاره
بی تو رو دلم کی می تونه مرحم بزاره ؟
اگه اشکامو می خواستی از چشام داره میباره
واسه تو چه ساده بود دل بریدن از دلم
پس چه طور راضی نمی شم که دلت رو بشکنم
می دونم چاره ی کاره سکوت و غربت و غمه
عشق واقعی می سوزه تنهایی سهم منه

رضایا همدم