اشتراک با دوستان

متن ترانه

یه چیزی مثل یک رویا
حقیقت داره و اینجاست
یه حس خوبی از بودن
که هم امروز و هم فرداست
نا دونستم چی شد ا
ما توی هر لحظه گیر کردم
همیشه قصه سرعت بود
ولی انگاری دیر کردم
میگن بدجوری دیوانم
مگه دیونهِ آدم نیست
آخه غم داره می خن
ده-تحمل کردنش کم نیست
چرا دنیا نمی ایستاد بیاد
و هم سفر باشیم
بگو تا کی باید دنبالِ رویا
در به در باشیم
دیگه تاریخ و تقویم و صدای
تیک تیک ساعت
یه جورایی بهم میگن
گذشت از ما بخواب راحت
دیگه حالا با این حال و
با این دوتا چشه قرمز
یه جور میرم مجبورم
بگم خوبم،بگم جونم،بگم عشقم
خدا حافظ خدا حافظ خدا حافظ

رضا صادقی پایان دوم