اشتراک با دوستان

متن ترانه

مثل آهن شدم انگار، یه تیکه از یه سنگ سخت
نگام ثابت به دیواره، شب و روز گوشه ی این تخت
دارم میمیرم از غصه، یه بغضی تو گلوم مونده
یه شب آتیشی از حسرت همه اشکامو سوزونده
دلم تا لب پر حرفه برای در واسه دیوار
هوای تازه تر میخوام، شبیه عطر گندمزار
کاش اینجا بود دو تا دستات، نمیتونم بخوابم باز
میسوزه جای قیچی ها، چه شکلی بود پر پرواز؟
زمین میچرخه تو ذهنم، از این سرگیجه بیزارم
تو ابن دنیای بی وزنی میون وهم و انکارم
نمیدونم چرا اینجام، مسکن دردمو خورده
یه چیزی گم شده اینجا، که نه زندم نه مرده
بگیر این وحشتو از من، نمیخوام راهو برگردم
نمیدونم چه سالی بود که رویاهامو ترک کردم
مث آهن شدم انگار، تو میگی محو پروازم
یه پیله میکنم امشب، شاید پروانه شم بازم

رضا صادقی پیله (آدم آهنی)