اشتراک با دوستان

متن ترانه

مرا از این که میبینی پریشان تر چه می خواهی؟
از این آتش به جز یک مشت خاکستر چه می خواهی؟
من از اوج نگاه تو به زیر پایت افتادم
بیا این اوج و این پروازو این باور چه می خواهی؟
بگو دیگر عزیز من بگو دیگر چه میخواهی؟
مرا بیخود به باران می بری با مستیه چشمت
بیا این چشم ها این گونه های تر چه میخواهی؟
برای ادعای عشق اگر این سینه کافی نیست
بیا این تیغ و این شمشیر و این هم سر چه می خواهی؟
من آن فرهاد مسکینم که کوه بهر تو کندم
بگو شیرین ترین رویا بگو دیگر چه میخواهی؟
تمام این غزل با خون رگهایم نثارت باد
بگو دیگر عزیز من بگو دیگر چه میخواهی؟

رضا صادقی چه می خواهی؟