اشتراک با دوستان

متن ترانه

هیچ راهی واسه موندن نداریم وقتی با غریبه ها خودی تریم
وقتی که خونه شبیه خونه نیست خودتو به سمت غربت میبری
تنهایی حالتو بدتر میکنه وقتی گمشده باشی تو سکوت
ریشه هاتو درمیاری از خاک وقتی هیچ راهی نمونده رو به روت
چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت
کی میتونه حالتو درک کنه کی میدون که چقدر سخت گذشت
روی پاهای خودت درد بکش توی قید و بند این شهر نباش
به خودت تو زندگی پشت نکن با خودت تو آینه قهر نباش
حتی با دستای خالی میشه گریه های زندگیرو وا کرد
سمت آینده روشن با عشق میشه راه تازه های پیدا
ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود
اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود
چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت
کی میتونه حالتو درک کنه کی میدون که چقدر سخت گذشت

رضا یزدانی گمشدگان