روزبه بمانی جایگزین افشین یداللهی شد!

25 فروردین 1396 4:38 ق.ظ ایران

عصر روز گذشته 24 فروردین‌ماه نخستین جلسه خانه ترانه در سال 96 با حضور چهره‌های مطرح حوزه فرهنگ و هنر و به یاد مرحوم افشین یداللهی تحت عنوان «سوگ ترانه» ، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

 

 

 

 

 

 

در ابتدای این مراسم ، آسو کهزادی (ویولن) و مهرداد مهدی (آکاردئون) به دو نوازی پرداختند و در هنگام اجرای این دو نوازی ، عکس‌هایی از زنده‌یاد افشین یداللهی برای حضار داخل سالن پخش شد.

سپس فرزاد حسنی که اجرای این برنامه را بر عهده داشت ضمن خوشامدگویی به حضار ، گفت : «امروز همه ما به نحوی از جانب دوستان، هم ترانه‌ها و هم‌قطارهایی که مدت‌ها با دکتر افشین یداللهی نفس کشیدند و مسیر ترانه نوین ایران را پیمودند ، دعوت‌شده‌ایم.امروز این دوستان میزبان ما هستند.سالیان پیش با دکتر افشین یداللهی آشنا شدیم و این آشنایی منجر به رفاقت و همکاری شد و همه در محیط ترانه قرار گرفتیم و در این دریا شنا کردیم و هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم منکر این شویم که افشین یداللهی یک چراغ‌راهنما و فانوس دریایی این امواج متلاطم بود.با توجه به آشنایی‌ام با افشین یداللهی می‌دانم و معتقد هستم که منطق بالای او در کنار شور و غالبی‌اش در عرصه شعر ، همواره در تمام عرصات کاری‌اش بروز و ظهور داشته است.»

سپس محسن سلیمانی مدیریت فرهنگسرای ارسباران به‌عنوان اولین سخنران به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت: « به پدر افشین یداللهی عزیز سلام می کنم … افشین (یداللهی) جان جایت در سالن خالی است اما سلام اول من باید به خودت بود و به احترام تو به همه سلام می کنم … افشین (یداللهی) جان خاطرم هست در آخرین روزی که باهم صحبت کردیم قرار شد که پنجشنبه آخر سال بیایی و شناسنامه نهالی را که در سال 94 کاشتی را بگیری … بدقول بودی و ما خوش‌قول بودیم و گفتیم که می‌آیی … قرار بود پنجشنبه بیایی و شناسنامه درختت را بگیری اما نیامدی … اما همه عزیزان به یاد تو آمدند و فقط دلخور هستند که چرا این‌قدر زود رفتی و این درد دل من نیست … آرزویت بود که همیشه هر طور که شده حرفت را بگویی … افشین (یداللهی) جان ادامه این خانه ترانه جزو آرزوهایت بود و امروز همه در خانه ترانه تو حضور پیدا کردند.»

سپس پدر زنده‌یاد افشین یداللهی و همچنین مادر همسر افشین یداللهی با تشویق حضار به روی سن آمدند و این شناسنامه را از دستان مدیریت فرهنگسرای ارسباران تحویل گرفتند.

سپس پدر افشین یداللهی در سخنانی کوتاه ضمن خوشامدگویی به حضار گفت : «من فقط از جانب افشین دوست دارم که خانه ترانه برای همیشه ادامه پیدا کند و از دوستداران افشین می‌خواهم که همراهی کنند و برای همه شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم.»

پس از صحبت‌های پدر افشین یداللهی ، خاله زنده‌یاد افشین یداللهی به روی استیج آمد و متنی را قرائت کرد.

سپس نوبت به شعرخوانی رسید و در ابتدا مهدی ایوبی به پشت تریبون آمد و گفت : « در ابتدا به دکتر افشین یداللهی سلام می کنم که می‌دانم اینجا آن‌قدر برایش مهم بود و آن‌قدر اینجا را دوست داشت که ممکن نبود پنجشنبه هر هفته ساعت 14 به‌جای دیگری فکر کند و جای دیگری باشد.من شک ندارم دکتر یداللهی عزیز الان در بین ما است و به خانواده محترم یداللهی و رحمتیان تسلیت می‌گویم.» سپس وی یک ترانه در وصف دکتر افشین یداللهی خواند.

افشین سیاهپوش هنرمند دیگری بود که به پشت تریبون آمد و لحظاتی به صحبت پرداخت و گفت : « افشین یداللهی به‌تمام‌معنا انسان بود و افشین یداللهی همیشه تکیه‌گاه ترانه این مملکت بود.»

بابک زرین نیز دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : «رفاقت من با افشین یداللهی عزیز به تقریباً 10 سال گذشته برمی‌گردد و رفاقت و همکاری خیلی خوبی باهم داشتیم.من هم هنوز در شوک این قضیه هستم و افشین یداللهی همیشه اعتقاد داشت که کار بعدی ما باید بهتر از کار قبلی باشد و این موضوع را در ترانه‌های ایشان هم می‌شود فهمید.کارهای زیادی در دست انتشار داریم و امیدوارم که این کارها باعث شود که روح افشین یداللهی عزیز هم آرام‌تر شود.» سپس وی ترانه یکی از قطعاتی که به‌زودی با صدا و ترانه افشین یداللهی منتشر خواهد شد را برای حضار داخل سالن قرائت کرد.

سعید بیابانکی نیز سخنران دیگری بود که به پشت تریبون آمد و گفت : « در ابتدا به‌طور خاص به خانواده محترم یداللهی و رحمتیان تسلیت می‌گویم.من افسوس می‌خورم که چرا با آقای یداللهی خیلی کم دوست بودم و کم رفاقت کردم.» سپس یک غزل قرائت کرد و آن را به افشین یداللهی تقدیم کرد.

پس از صحبت‌های سعید بیابانکی ، موزیک ویدئویی از ابتدای تشکیل خانه ترانه تا به امروز برای حضار داخل سالن پخش شد.سپس رحیم رسولی نیز به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « به جامعه ادبیات و هنر این سرزمین تسلیت می‌گویم.به نظر من افشین یداللهی شخصیت خودش را ساخته بود و هیچ‌وقت وام‌دار هیچ ما به ازای بیرونی نبود.افشین یداللهی صاف‌وصادق بود.» سپس یک ترانه را قرائت کرد.

سپس عبدالجبار کاکایی نیز به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « باور مرگ افشین یداللهی برای همه ما خیلی سخت است و فکر می کنم که اولین باری که ایشان را ملاقات کردم در سال 75 بود.درست در همان سال‌هایی که شروع به طی کردن پله‌های رشد و ترقی کرده بود.من به‌واسطه اینکه نقد می‌نوشتم ، تقریباً با بچه‌های شاعر آشنا بودم و ایشان خارج از آن گفتمان معروف ادبیات انقلاب در محافل ظهور کرد.» سپس یک ترانه را قرائت کرد.

امیر ارجینی نیز به پشت تریبون آمد و یک غزل را قرائت کرد.پس‌ازآن زهرا عاملی به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « من دختر خیلی کوچکی بودم که با دکتر یداللهی آشنا شدم و افتخار می کنم که پس از 10 سال ترانه‌سرایی اعلام کنم که ترانه‌سرایی را از همین جلسات آغاز کردم.من فکر می کنم اگر با دکتر یداللهی و جلسات ایشان آشنا نمی‌شدم ، شاید هیچ‌وقت ترانه‌سرا نمی‌شدم به دلیل اینکه تا قبل از آن ترانه نوشتن به‌هیچ‌وجه دغدغه من نبود.زمانی که دکتر یداللهی از بین ما رفتند ، من یک‌چیزی را فهمیدم که خیلی ترسیدم و وحشت‌زده گریه می‌کردم.اینکه من همیشه فکر می‌کردم که ما خدای‌ناکرده داغ بزرگ‌ترهایمان را می‌بینیم و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که داغ یکدیگر را دیدن چه شکلی است.تنها کسی که به‌هیچ‌وجه فکر نمی‌کردم که از بین ما برود ، دکتر افشین یداللهی بود به دلیل اینکه شاید خیلی سالم زندگی می‌کرد و خیلی مراقب خودش بود و تنها می‌توانم بگویم که یک‌چیزی این روزها مدام در سرم تکرار می‌شود که دنیا خیلی کوتاه است و ای‌کاش از این فرصت کوتاه به‌جای اینکه برای کینه‌ورزی و نفرت و دشمنی استفاده کنیم و یکدیگر را قضاوت کنیم و انگشت قضاوت سمت یکدیگر بگیریم ، فقط یکدیگر را ساده و بی‌قیدوشرط دوست داشته باشیم.خاطرات خوب تنها میراث ما است و بعد از ما می‌ماند.»

پس از صحبت‌های عاملی ، صابر قدیمی نیز با دعوت فرزاد حسنی به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : «من هم به‌نوبه خودم به خانواده محترم یداللهی و رحمتیان تسلیت می‌گویم.بعضی از ما شاید خیلی بزرگ شدیم و سخت است که بگوییم دکتر یداللهی استاد و بزرگ‌تر ما بود اما خداروشکر می کنم که آن‌قدر کوچک هستم که به بزرگی دکتر یداللهی افتخار کنم.من هرسال در این مدت آخر فروردین‌ماه که فرامی‌رسید ، هرکجا که بودم سعی می‌کردم که حتماً در جلسه خانه ترانه حضورداشته باشم به دلیل اینکه دکتر یداللهی زمانی که آخر فروردین‌ماه می‌آمدند ، از من دعوت می‌کردند که یک شعر طنز بخوانم و بعدازآن به دوستان می‌گفتند که تولد آقای قدیمی است و یک‌بار دیگر به افتخارشان دست بزنید و سپس می‌گفتند که شما هنوز دارید رشد می‌کنید.داغ بزرگی است که امشب شب تولد من است و من باید اینجا باشم و بدون دکتر یداللهی برای شما صحبت کنم.» سپس وی یک غزل کوتاه به مناسبت روز پدر قرائت کرد.

پس از صحبت‌های صابر قدیمی ، سالار عقیلی به روی استیج آمد و در ابتدا گفت : « هنوز بعد از سی‌وچند روز که از این اتفاق بزرگ و این فاجعه دردناک می‌گذرد و من هنوز به‌شخصه باور نمی‌کنم که دکتر افشین یداللهی را از دست دادیم و از بین ما رفتند.من افتخار این را داشتم که حدود 13 اثر از دکتر یداللهی را به همه آن‌ها هم با آهنگسازی دوست عزیزم بابک زرین بوده ، اجرا کنم.دکتر افشین یداللهی یک شاعر و ترانه‌سرا نبود بلکه یک انسان آزاده و پاک‌نهاد بود و این پاکی و پاک سرشتی در اشعار دکتر یداللهی هم کاملاً محرز است و دیده می‌شود.»

وی ادامه داد : « امروز همه ما با عشق اینجا جمع شده‌ایم و زمانی که به بنده اعلام کردند که می‌خواهند یادواره‌ای برای دکتر یداللهی برگزار کنند ، با عشق آمدم که به یاد دکتر یداللهی دو اثر را اجرا کنم که بداند همه ما به یادش هستیم.من چند روز گذشته با بابک زرین عزیز صحبت کردم و به ایشان گفتم که حدود 80 درصد شهرتم را مدیون آثار این مرد بزرگ هستم.آثاری که دکتر یداللهی می‌سرود ، اشعار خاصی بودند و کارهای زیادی با ترانه‌های یداللهی در دست انتشار داریم که با همکاری خانواده ایشان به‌زودی منتشر خواهد شد.»

سپس سالار عقیلی قطعات وطنم (تیتراژ سریال تبریز در مه) و معمای شاه (تیتراژ ابتدای سریال معمای شاه) را با همراهی حریر شریعت زاده (پیانو) ، سحاب تربتی (تمبک) و روزبه زرین (سازهای کوبه‌ای) اجرا کرد که ترانه هر دو قطعه از زنده‌یاد دکتر افشین یداللهی و آهنگسازی بابک زرین بود.

پس از اجرای سالار عقیلی ، سید عباس سجادی نیز به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « حیات اولیه افشین یداللهی عزیز در واپسین روزهای زمستان 95 در سینه‌های دوستدارانش آغاز شد.در مورد شعرها و شخصیت افشین یداللهی عزیز سخنان بسیاری گفته‌شده و پس‌ازاین هم گفته خواهد شد اما بنده در اینجا ضمن تسلیت مجدد به خانواده محترم یداللهی و رحمتیان ، عرض می کنم که 15 سال عشق‌ورزی افشین یداللهی عزیز توانست این جلسه را دوام ببخشد.افشین یداللهی به کارهای گروهی و صنفی اعتقاد داشت به همین دلیل بود که ایشان 15 سال چراغ خانه ترانه را روشن نگه داشت.ما هم یاد بگیریم ، تمرین کنیم و سعه صدر داشته باشیم که بتوانیم در جریان‌های صنفی و گروهی موفق عمل کنیم.»

وی ادامه داد : « من به‌عنوان کسی که جزو هسته اولیه تشکیل انجمن ترانه‌سرایان و خانه ترانه بودم ، که در سال 80 یک صورت‌جلسه‌ای تنظیم شد و تصاویر آن در اختیار بسیاری از دوستان عزیز است که خانه ترانه رسماً آغاز به کارکرد و برای سه سال هیئت‌مدیره خود را انتخاب کرد و ادامه داد تا اینکه اتفاقاتی رخ داد و جلسات دوگانه شد و به شکل‌هایی ادامه پیدا کرد.اما من بسیار خوشحال هستم که بذری که ما و دوستان همفکر و هم ترانه‌ی ما کاشتند ، امروز آن‌قدر پربار شده که ما امروز حتی در شهرستان‌ها و استان‌ها جلسه ترانه داریم و ترانه در این سال‌ها توانسته شخصیت جدی‌تری بگیرد.»

سجادی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت : « دغدغه افشین یداللهی این بود که ما بتوانیم صنف ترانه را ثبت و ضبط کنیم که متأسفانه این تلاش‌ها به نتیجه نرسید.ما بارها تصمیم گرفتیم که کانون ترانه‌سرایان به‌عنوان بخشی از فعالیت‌های خانه موسیقی ، در خانه موسیقی تشکیل شود که متأسفانه تا به این لحظه این امکان فراهم نشده است.من از دوستان هم ترانه درخواست می کنم که این جلسات را ادامه دهند.»

پس از صحبت‌های عباس سجادی ، خشایار اعتمادی با دعوت فرزاد حسنی به روی سن آمد و ضمن نقل خاطره‌ای از زنده‌یاد افشین یداللهی ، قطعه «طعنه» را از سروده‌های افشین یداللهی اجرا کرد که اعتمادی در این قطعه به نواختن پیانو پرداخت.

سپس محمدرضا فروتن که چندی پیش نخستین آلبوم خود را با اشعار زنده‌یاد افشین یداللهی منتشر کرد ، به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « دکتر یداللهی یک روان‌پزشک مسئول و متعهد بود و بسیاری از بیمارانی که نمی‌دانستند برای درمان بیماری‌شان به کدام روان‌پزشک مراجعه کنند ، زمانی که به مطب ایشان رفتند به دلیل حس همدلی و محبت واقعی که افشین یداللهی داشت ، به‌طور کامل بهبود پیدا کردند.افشین یداللهی یکی از معجزات خداوند بود و خوشحالم که با ایشان آشنا شدم.»

پرستو صالحی نیز سخنران دیگری بود که به پشت تریبون آمد و لحظاتی به صحبت پرداخت و گفت : « دکتر افشین یداللهی رفیق بود و رفیق ماند.تمام کسانی که دوست افشین یداللهی بودند می‌دانند که افشین یداللهی برای تمام دوستانش همیشه رفاقت را تمام می‌کرد خیلی کارگردان داریم که فیلمی از اعتیاد می‌سازد اما خودش معتاد است.خیلی بازیگر داریم که فیلم‌های عاشقانه بازی می‌کند اما در زندگی شخصی‌اش اصلاً عاشق نیست.افشین یداللهی آن چیزی را می‌گفت که خودش زندگی می‌کرد.اگر از عشق ، وطن ، ایمان و یا اعتقاد می‌گفت ، همه را در زندگی شخصی‌اش اجرا می‌کرد به همین دلیل است که در دل تک‌تک ما جا گرفته است و یادش همیشه با ما است و به دوستی با او افتخار می کنم و همیشه سعی کنیم مثل افشین یداللهی باشیم.»

پس از صحبت‌های پرستو صالحی ، احسان بایگی نیز به پشت تریبون آمد و ترانه را قرائت کرد.سپس رضا رفیع نیز با دعوت فرزاد حسنی به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و پس‌ازآن افشین مقدم دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « من از روزهایی صحبت می کنم که خیلی از ترانه‌سراهای مطرح کشور ، آن روزها گمنام بودند ما درجایی مانند فرهنگسرای ابن‌سینا بعدازآن فرهنگسرای شفق دورهم جمع می‌شدیم.روزهایی که حتی به ما اجازه برگزاری جلسات را نمی‌دادند و با افشین یداللهی و دوستان قدیمی‌تر که مدیریت و اجرای جلسات را بر عهده داشتند ، دورهم جمع می‌شدیم و این جلسات را برگزار می‌کردیم.روزهای بود که حتی مجبور بودیم در حیاط پارک شفق جلسات را برگزار کنیم.روزهایی که نشریات مختلف علیه جریان خانه ترانه مطلب می‌نوشتند و زمانی که افشین یداللهی فوت کرد ، از آن به‌عنوان شاعر انقلاب و شاعر وطنی یادکردند.این ضدونقیض همیشه همراه ما بوده است.»

وی ادامه داد : « افشین یداللهی برای نسل جوان ترانه ، نماد قدرت بود.به دلیل اینکه ایشان چندین سال مدام جلسات را اداره می‌کردند ، یکجاهایی شاید تعبیر به دیکتاتوری شد اما به نظر من یک ترانه‌سرای موفق فقط این نیست که در آثارش موفق باشد و استعداد نوشتن داشته باشد.به نظر من مدیریت تولید و مدیریت اجرایی ، خیلی از جاها نقش محوری‌تری نسبت به استعداد دارد.افشین یداللهی واژه ترانه‌سرایی را به‌عنوان یک شغل برای ما تعریف می‌کردند.»

پس از صحبت‌های افشین مقدم ، نوبت به علی توده فلاح رسید تا به پشت تریبون بیاید و دقایقی به صحبت بپردازد.پس از صحبت‌های علی توده فلاح ، حامد عسگری نیز به پشت تریبون آمد و ضمن نقل خاطره‌ای از زنده‌یاد افشین یداللهی ، یک غزل کوتاه قرائت کرد.

در بخش دیگری از این مراسم ، استاد محمدعلی بهمنی نیز با دعوت فرزاد حسنی به پشت تریبون آمد و ضمن نقل خاطره‌ای از زنده‌یاد افشین یداللهی ، گفت : « افشین یداللهی یک انسان متفاوت بود یعنی یک ذات صادق باروحیه‌ای تأثیرگذار داشت.»

پس از صحبت‌های استاد محمدعلی بهمنی ، موزیک ویدئویی از صحبت‌های ترانه‌سرایان در خصوص افشین یداللهی و همچنین تصاویری از مراسم تشییع پیکر ایشان برای حضار داخل سالن پخش شد.پس از پخش این موزیک ویدئو ، فرزاد حسنی نامه‌ای از سینا بهمنش را قرائت کرد : « از طرف جامعه فارغ‌التحصیلان دبیرستان البرز سه مطلب را به استحضار می‌رسانم : 1- روز گذشته طی جلسه‌ای با اعضای شورای شهر تهران موافقت شد خیابان یا بوستانی به نام افشین یداللهی عزیز نام‌گذاری شود.هرچند درخواست ما نام‌گذاری یک فرهنگسرا به نام ایشان بود.2- مجسمه‌ای از دکتر یداللهی برای نصب در فرهنگسرای ارسباران در حال ساخت است.3- جامعه فارغ‌التحصیلان دبیرستان البرز ، جمعیت خیریه‌ای تشکیل داده‌اند که تاکنون چندین مدرسه در مناطق محروم ساخته‌اند. مدرسه‌ای که امسال دریکی از مناطق محروم در حال ساخت است ، به نام دکتر افشین یداللهی نام‌گذاری خواهد شد.»

پس از قرائت نامه سینا بهمنش توسط فرزاد حسنی ، حسین غیاثی نیز به پشت تریبون آمد و ضمن نقل خاطره‌ای از زنده‌یاد افشین یداللهی ، گفت : « بعضی از مصیبت‌ها باورکردنی نیستند و درگذشت افشین یداللهی یکی از این مصیبت‌ها است.» سپس یک غزل کوتاه را قرائت کرد.

امیریل ارجمند نیز دیگر سخنران این مراسم بود و دقایقی به صحبت پرداخت و خاطره‌ای از مرحوم افشین یداللهی نقل کرد.سپس امیرحسین مساح نیز به پشت تریبون آمد و گفت : « من روح افشین یداللهی عزیز را اینجا حس می کنم و فکر می کنم هیچ‌چیزی به‌اندازه پر بودن و لبریز بودن این جلسه دکتر یداللهی را خوشحال نمی‌کرد.»سپس یک ترانه از سروده‌های افشین یداللهی را قرائت کرد.

رشید کاکاوند نیز دیگر سخنران این مراسم بود و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « افشین یداللهی علی‌رغم این‌که در مناسبات فردی‌اش فردی شوخ‌طبع بود ، در ترانه‌سرایی فردی جدی بود.»

در اواخر این برنامه ، میثم یوسفی و علی ایلیا نیز دقایقی به صحبت پرداختند.سپس محسن سلیمانی مدیریت فرهنگسرای ارسباران با دعوت فرزاد حسنی مجدد به پشت تریبون آمد و گفت : « ما قرار امروز را در آخرین جلسه خانه ترانه در سال 95 گذاشتیم و امروز هم قرار 14 اردیبهشت را خواهیم گذاشت.ما می‌خواهیم تا زمانی که بتوانیم ، این جلسات و خانه ترانه را ادامه دهیم.ما فردی را نمی‌توانیم جایگزین افشین یداللهی کنیم اما به پیشنهاد دوستانی که در این چند سال همراه افشین یداللهی عزیز بودند ، شورایی را تشکیل دادیم و به نتیجه‌ای رسیدیم و خواهشی داشتیم از روزبه بمانی که بتوانند همان‌طوری که افشین یداللهی عزیز می‌خواستند این جلسه ادامه پیدا کند ، در جای ایشان جلسات را اداره کند.»

سپس روزبه بمانی با تشویق حضار داخل سالن به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « شخصاً گمان می کنم که ما هنوز هم دقیقاً متوجه نشدیم که چه هنرمند بزرگی را از دست دادیم.افشین یداللهی جنسی از ترانه را داشت که شاید بیشتر خوانندگان کلاسیک ما مانند سالار عقیلی یا علیرضا قربانی کار می‌کردند و بااینکه کاملاً کلاسیک بود ، اما جنسی از رویکرد و زبان را داشت که شاید یکی از بهترین تعاریف ترانگی را می‌توانست برای ما شکل دهد.من فکر می کنم این جنس از ترانه ما حداقل تا سال‌های آینده جایگزین نخواهد داشت.من گمان نمی‌کنم که ترانه‌سرایی فعال و باسابقه داشته باشیم که حداقل روزی را در این جلسات نبوده باشد ، چیزی را از این جلسات یاد نگرفته باشد و چیزی را یاد نداده باشد.»

وی ادامه داد : « این خانه همان‌طوری که از اسمش پیدا است ، خانه تمام ترانه‌سرایان کشور است و در طول تمام این سال‌ها بسیار تلاش شده بود که نتیجه این همه ممارست و برگزاری جلسات ، منتج شود به صنفی که ما هم بتوانیم خیلی از مواردمان را از طریق این صنف پیگیری کنیم و احقاق حق کنیم.به‌هرحال تا به امروز چنین صنفی شکل نگرفته اما من فکر می کنم یکی از مهم‌ترین اهداف ما در خانه ترانه رسیدن به این صنف باشد.آن چیزی که مهم است این است که چراغ این خانه باید روشن بماند و به‌هیچ‌وجه نه من و نه هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند و نمی‌خواهد که جایگزین افشین یداللهی باشد به همین دلیل زمانی که این پیشنهاد را از طرف دوستان افشین یداللهی شنیدم ، خدا را شاهد می‌گیرم که در هیچ دوره‌ای به فکر مدیریت و اجرای این جلسه نبودم و هیچ‌وقت این جلسه را بدون افشین یداللهی نمی‌توانستم تصور کنم.»

بمانی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت : « افشین یداللهی با توجه به میزان کارهای تأثیرگذاری که در تلویزیونی انجام داد که تقریباً 3 سال ممنوع الاسم بود ، جزو کسانی بود که ترانه را به خانه‌های مردم آورد.امیدوارم اگر روزی من را با پرچم ایران دفن کردند ، فقط بدانند من مانند افشین یداللهی شاعر مردم بودم نه شاعر انقلاب.»

در اواخر این برنامه نیز حمیدرضا گلشن با همراهی وحید مهراد (پیانو) به اجرای قطعاتی پرداخت.سپس دکتر فیروزی از روان‌پزشکان کشور نیز به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت.سپس محمدابراهیمی نیز به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت.

در بخش دیگری از این مراسم ، حمیدرضا صمدی با دعوت فرزاد حسنی به پشت تریبون آمد و دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « از افشین یداللهی عزیز به دلیل 15 سال اجرای خانه ترانه تشکر می کنم و می‌دانم که چقدر سخت است که شما 15 سال متوالی پنجشنبه نداشته باشید.دکتر یداللهی تا جایی که توانست مسافرت نرفت تا چراغ این خانه روشن بماند.خیلی‌ها آمدند و رفتند اما افشین یداللهی همیشه بود و همیشه پشت ما بود.» سپس یک ترانه از سروده‌های افشین یداللهی را قرائت کرد.سپس مهدی اشرفی نیز دقایقی به صحبت پرداخت و یک ترانه را نیز قرائت کرد.

در پایان این مراسم نیز مجدد آسو کهزادی (ویولن) و مهرداد مهدی (آکاردئون) به دو نوازی پرداختند.

علی لهراسبی ، مهران خلیلی ، علی موثقی ، فریبا وکیلی ، علیرضا افکاری ، مهرداد نصرتی ، علیرضا قرایی منش ، شهاب رمضان، مدوید لطیفی ، یاسر داوودیان و … ازجمله مهمانان این مراسم بودند.

 

امین بانی هوای دوری